کودکان همواره در معرض انواع آسیبها و سوء استفادهها قرار دارند و اگر اطرافیان آگاهی صحیحی از این آسیبها و نحوهی مقابله با آنها را نداشته و آموزش صحیح به کودکان داده نشود، صدمات جبران ناپذیری در روح و جسم کودکان بر جای خواهد ماند. امروزه یکی از مهمترین مسائل و معضلات اجتماعی که جامعه بشری با آن درگیر است، کودک آزاری است. بنابر شواهد تاریخی، کودک آزاری از گذشتههای دور وجود داشته و امر جدیدی نیست اما این روزها با پیشرفت تکنولوژی و گسترش جوامع، مشکلات و معضلات اجتماعی هم بیشتر و گستردهتر شده است.
کودکان کار از جمله کودکانی هستند که بیشتر از سایر کودکان در معرض آسیب قرار دارند و باید جدیتر مورد حمایت قرار گیرند. برای اینکه بدانیم کودکآزاری در اصل چیست، چند نوع دارد و راههای مقابله با کودک آزاری چیست؟ دکتر جواد شادی، روانشناس و مشاور خانواده و عضو انجمن روانشناسی ایران درباره تاریخچه کودکآزاری و حمایت از کودکان آسیبدیده به ایسنا میگوید: بر اساس داستان غمانگیز «مری آلن» در سال ۱۸۷۴ که خشونتهای فیزیکی زیادی را از دست یکی از والدینش تجربه کرده بود، انجمنی تشکیل شد تا از ظلم به کودکان جلوگیری کنند و قصد داشتند قوانینی را در این زمینه تصویب کنند که تصویب و اجرای چنین قوانینی حدود صد سال طول کشید.
تاریخچه کودک آزاری
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۹۹، حدود چهل میلیون کودک در سراسر دنیا در معرض انواع کودکآزاری قرار گرفتهاند و در واقع توجه به حقوق کودکان، ایجاد نظریه های گوناگون مربوط به کودکی و تاسیس انجمنها و مراکز مشاوره کودکان از جمله اقداماتی بود که در قرن بیستم شکل گرفت و این نشان میدهد که از قرن بیستم به بعد توجه زیادی به کودکان و حقوق آنها شده است اما با این حال حقوق کودکان به گونهای که شایسته است، رعایت نمیشود که از جمله این موارد هم میتوانیم به کودکآزاری کودکانکار اشاره کنیم.
کودکآزاری یک پدیدهی اجتماعی جدیدی نیست بلکه از زمانهای قدیم و در طول تاریخ وجود داشته است اما کمتر به عنوان یک معضل اجتماعی در نظر گرفته میشد؛ مثلا زنده به گور کردن دختران در عصر جاهلیت نوعی کودکآزاری رایج در زمان قدیم محسوب میشود.
احساس مالکیت والدین بر فرزندان، از عوامل مهم کودکآزاری
کودک به افراد زیر ۱۸ سال گفته میشود و کودک آزاری به هر نوع رفتاری گفته میشود که توسط والدین یا دیگران بر روی کودک انجام میشود و به سلامتی جسمی و روانی کودک آسیب میزند. یکی از عوامل مهم کودکآزاری احساس مالکیت والدین بر فرزندان خود است که جهت تنبیه کودک یا منع کردن او از کاری اشتباه، هر طور که دوست دارند رفتار میکنند.
کودکآزاری ممکن است مانند تنبیه بدنی و یا گرسنه نگه داشتن عمدی کودک، بهصورت عملی انجام شود؛ البته باید دقت کرد رفتارهایی که به صورت پیشامدی انجام میشوند، کودکآزاری به حساب نمیآید مثل این که کودکی به علت تصادف با یک وسیله نقلیه دچار مصدومیت شود. خشونت علیه کودکان به شیوه های مختلفی از قبیل وادار کردن آنها به انجام کارهای سخت و طاقتفرسا یا تنبیه و آزار بدنی و سوء استفاده و آزار جنسی انجام میشود و البته آزار جنسی بیشترین آسیب را به کودک، اطرافیانش و در یک نگاه کلی به جامعه وارد میکند.
علائم تشخیص کودکآزاری
پیشامدهای انواع کودکآزاری موجب آسیب به جنبه خاصی از رشد کودک مثل ابعاد جسمی و روانی مربوط نمیشود بلکه اثرات آن تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند و در بسیاری از موارد به چرخهی کودکآزاری منجر میشود؛ یعنی این که کودک قربانی، در بزرگسالی به آزارگر تبدیل میشود و خودش یک کودکآزار میشود.کاهش اعتماد به نفس، عدم توانایی در یادگیری، جوییدن ناخن، افسردگی، اختلال شخصیت، پرخاشگری، احساس گناه و … از علائم کودکان آزار دیده است اما برخی از علائم در برخی از موارد به صورت جدی هشدار دهنده هستند یعنی از طریق آن بهتر میتوانیم متوجه کودکآزاری شویم.
علائم هشداردهنده کودکآزاری عاطفی
علائم هشداردهندهی کودکآزاری عاطفی چند نوع است؛ مثل گوشهگیری، ترسو یا مضطرب بودن بیش از حد از انجام کار اشتباه، افراط در رفتار یعنی سازگار، نیازمند، منفعل یا پرخاشگر بودن بیش از حد و انجام اعمال افراطی، عدم وابستگی به پرستاران یا والدین خود، رفتار نامناسب به شکل بزرگترها مثل مراقبت از کودکان دیگر یا نوزادان در حالی که خودش کودک است، مکیدن انگشت شست و خشم ناگهانی.
وحشت زده شدن، منزوی و خجالتی بودن، داشتن احساس طردشدگی، فراهم بودن زمینهی انحراف و مورد بیتوجهی قرار گرفتن، پنج ویژگی کودکانی است که مورد بیتوجهی عاطفی قرار میگیرند که توسط روانشناسی به نام گاربانیو و همکاران او بیان شده است.از علائم هشداردهندهی بی توجهی به کودک می توان به پوشیدن لباس نامناسب، کثیف یا ناسازگار با آب و هوا، داشتن وضعیت بهداشتی بد مثل موهای کثیف و حمام نرفته، بوی بد بدن و دهان، بیماریهای درماننشده و صدمات جسمی، غالبا بدون مراقبت و تنها ماندن، اجازه بازی در شرایط غیرایمن داشتن و غالبا دیر کردن در رسیدن به مدرسه و یا زیاد غیبت کردن در مدرسه، اشاره کرد.
علائم هشداردهنده کودکآزاری جسمی
علائم هشداردهندهی کودکآزاری جسمی مواردی مانند صدمات مکرر یا کبودی، ورم یا بریدگی غیرقابل توضیح، همیشه مراقب و درحالت آماده بودن به طوری که گویا منتظر یک اتفاق بد است، داشتن آسیبهای الگویی مانند جای دست و کمربند، فرار کردن از لمس کردن و انجام حرکات ناگهانی، ترسیدن از رفتن به خانه و پوشیدن لباسهای نامناسب برای پوشاندن جاهای آسیب دیده مثل پوشیدن لباس آستین دار در هوای گرم است. اگر مشاهده کردیم کودک در راه رفتن یا نشستن مشکل دارد، از اعمال جنسی نامناسب برای سنین کودکی آگاهی دارد و یا حتی رفتار اغواگرانه از خود نشان میدهد، بدون دلیل مشخص برای اجتناب از یک شخص خاص میخواهد تنها مانده و خلوت کند و یا مشاهدهی بارداری در دختران به ویژه دختران زیر ۱۴ سال و فرار کودکان از خانه، باید احتمال کودک آزاری داده و درصدد بررسی این موارد برآئیم تا ببینیم علیه آن کودک آزار جنسی صورت گرفته است یا خیر.
کودک آزاری انواع مختلفی چون جسمی، عاطفی، جنسی، صنعتی و تحصیلی دارد و بین روانشناسان بحث میشود. نکته جالب اینکه در سالهای اخیر به نوعی از کودکآزاری تحت عنوان «کودکآزاری ساختاری» توجه شده که با بقیه انواع کودکآزاریها متفاوت است؛ این نوع کودک آزاری به نبود ساختارهای مناسب اجتماعی و اقتصادی برای پیشگیری از کودک آزاری اشاره میکند.کودک آزاری جسمی به هر نوع سوءرفتاری گفته میشود که بر روی جسم کودک انجام شود و موجب صدمه دیدن کودک میشود. هرگونه لطمه یا آزار بدنی مثل پرتاب کردن یا هل دادن، شکستن استخوان کودک، سوزاندن پوست، مسموم کردن، ایجاد جراحت یا بریدگی، کبودی بر روی جسم کودک، هر نوع کتک زدن، تکان دادن شدید، خفه کردن و مانند اینها نشانههای آزاری جسمی هستند.
کودک آزاری روانی
این نوع کودکآزاری که گاهی سوءاستفاده روانشناختی نامیده میشود، در تمام انواع کودکآزاریها وجود دارد. به عبارتی علاوه بر آزار جسمی، جنسی و غفلت از کودک، رفتارهای دیگری باعث آزار عاطفی کودک میشود که عبارت است از ایجاد وحشت، تهدید، انتقاد مداوم، ایجاد احساس گناه، مسخره کردن، فراهم نکردن بهداشت، ترک کردن، نادیده گرفتن، خرد کردن شخصیت و وادار کردن کودک به انجام رفتار نامناسب و … که باعث میشود بهداشت روان و عملکرد روانشناختی کودک در بزرگسالی تحت تاثیر قرار گیرد و کودکی که از نظر روانی آزار میبیند، رفتارهایی از خود بروز میدهد که برای آنها دلیل پزشکی یا دلیل موجهی پیدا نمیشود
کودکآزاری جنسی و علائم آن
این نوع کودکآزاری به هر نوع بهرهکشی جنسی از کودک گفته میشود که توسط افراد دیگر انجام میشود؛ مانند ازدواج زودهنگام، لمس بدن کودک یا وادار کردن کودک به مشاهده تصاویر یا اعمال مستهجن. هرچند این نوع آزار جنسی برای کودکان پسر کم نیست ولی در کل برای کودکان دختر بیشتر است. در رابطه جنسی رضایت هر دو طرف مهم است اما رابطه جنسی با فرد زیر ۱۵ سال در هر حالتی، سوءاستفاده جنسی است. رابطه جنسی فرد بالای ۱۸ سال با فرد زیر ۱۸ سال هم آزار جنسی است. آزار جنسی کودکان مصادیق زیادی دارد که توریسم یا گردشگری جنسی، هرزه نگاری نسبت به کودکان، قاچاق کودکان و جرائم و اعمال منافی عفت علیه کودکان از جمله آنها است. آزار جنسی در کودکان کار فقط منحصر به دختران نیست بلکه پسران هم مبتلا هستند و آن ها هم آسیب میبینند و متاسفانه کسی نیست که از آنها در برابر مخاطرات اجتماعی مراقبت کند. برخی از کودکان کار اغلب از ۱۲ یا ۱۳ سالگی مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند و از آن جایی که بچهها به خصوص دختران از قدرت جسمی لازم برخوردار نیستند، مجبور هستند تا تن به خواستههای شیطانی کسانی مثل مراقبان و پرستاران خودشان بدهند.کودکان کار توسط آن کسانی ساماندهی میشوند که از آنها بهره میبرند. اکنون این کودکانی که در کوچه و خیابان میبینیم که فال و … میفروشند، همان کودکان ناز، مرتب و زیبایی هستند که در قالب لباسهای کثیف و در جامعه کثیف در این رابطه زندگی میکنند و اینگونه از آنها بهرهکشی میشود.
کودکآزاری صنعتی
مصادیق این نوع کودکآزاری این است که در انواع مشاغل حتی مشاغل کاملا نامناسب برای سنین کودکان از آنها استفاده میکنند مثل کار در کارخانهها، تولیدیها و مزارع.
کودکآزاری تحصیلی
کودکآزاری تحصیلی نیز عبارت است از اینکه کودک را مجبور به کسب نمره عالی و تحصیل در مدارج بالا کنند در حالی که کودک از لحاظ ذهنی توانایی آن را ندارد.
کودکآزاری ساختاری، نوع جدیدی از کودکآزاری
مهمترین ویژگی کودکآزاری ساختاری این است که برخلاف سایر انواع کودکآزاریها، کودک توسط یک فرد یا افرادی تحت آزار قرار نمیگیرد بلکه آسیبی که به کودک وارد میشود از ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ناشی میشود. نمونههای این نوع کودکآزاری را میتوان در حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد: مثلا در حوزه اقتصادی کار کردن کودک، نمونه بارز کودکآزاری ساختاری است. کار کودک از این نظر آزار محسوب میشود که مانع دستیابی او به حقوق اساسی خود از جمله آموزش، بهداشت، سلامت، بازی و شادی است. در واقع کار اجباری کودک از طرف پدر و مادر صورت نمیگیرد بلکه شرایط نامناسب اقتصادی جامعه که محصول ساختار اقتصادی است، کار اجباری را به کودک تحمیل میکند.
از نمونه های دیگر کودک آزاری در حوزه اقتصادی میتوان به کودکان بازمانده از تحصیل و ازدواج در سنین پایین که هردو به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب میزند، اشاره کرد. بازماندن از تحصیل به دلایل اقتصادی یعنی در نظر گرفتن آموزش به عنوان یک کالا نه یک حق اساسی و به عبارت دیگر آموزش از این دیدگاه کالایی است که کودکان نمیتوانند از آن بهرهمند شوند.در زمینه کودکآزاری ساختاری در حوزه اجتماعی و فرهنگی میتوان از آزارهایی که در نظام آموزشی مانند رقابت، آموزش مبتنی بر حافظه، نمره گرایی، فضای نامناسب آموزشی، کمبود مدرسه، تعداد زیاد دانش آموزان در هرکلاس یا آموزش در نوبت بعداز ظهر که با خستگی دانش آموزان همراه است، دادن تکالیف درسی زیاد به کودکان که مانع استراحت و خواب کافی آنها میشود، تبعیض و به ویژه تبعیض جنسیتی که جنبه فردی ندارد و به فرهنگ تبدیل شدهاست، یاد کرد.
دلایل خانوادگی، فرهنگی، روانی و اقتصادی را مهمترین علتهای کودک آزاری هستند. عواملی چون نداشتن مهارت لازم توسط والدین جهت تربیت کودک، ناآگاهی والدین نسبت به توهینآمیز و تحقیرآمیز بودن رفتارشان نسبت به کودک، پایین بودن سطح سواد والدین، مشاجرات مکرر والدین، داشتن سوء پیشینه توسط والدین که باعث میشود با رفتارهای خود کودک را آزار دهند، از جمله عوامل کودک آزاری خانوادگی است.
وقتی در خانوادهای یکی از والدین به دلیل طلاق یا فوت حضور ندارد، یا یکی از والدین برای بار دوم ازدواج میکند و کسی حضور ندارد که از کودک پشتیبانی کند، در کنار آن در خانوادههایی که حمایت کافی از کودک صورت نمیگیرد، این کودک بیشتر از هر کودک دیگری ممکن است در خطر کودکآزاری قرار داشته باشد و لذا اهمیت خانواده در این زمینه بسیار زیاد به چشم میخورد و در خانوادههایی که به دلایل مختلف استرس در محیط خانواده بر روی والدین و کودک زیاد است، احتمال کودکآزاری بیشتری وجود دارد چرا که ممکن است والدین تحت فشار، بدرفتاری بیشتری با فرزندانشان داشته باشند.
علل فرهنگی و اجتماعی کودکآزاری
زندگی کردن در طبقات اجتماعی و اقتصادی پایین، کودک را بیشتر در معرض آسیب قرار میدهد و قوانین فرهنگی، هنجارها و موقعیت اجتماعی یک جامعه میتواند بر میزان جرائم و نوع خشونت در آن جامعه تاثیر بگذارد؛ لذا در جوامعی که خشونت سازمانیافته مثل جنگ یا انواع آسیبهای اجتماعی، زیاد بوده و نابرابریهای اجتماعی وجود داشته باشد و همچنین در جوامعی که خشونت در سطح جامعه، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی مورد قبول است و قوانین مشخص و موثری در زمینه حمایت از حقوق کودکان وجود ندارد، میزان این پدیده بسیار بالاتر خواهد بود. عوامل دیگری چون شرایط اقتصادی، مشکلات محیط آموزشی، فقدان نظارت بر مراکز نگهداری کودک و ضعف در باورهای دینی از جمله علل اجتماعی هستند که میتوانند در ایجاد این معضل اجتماعی تاثیرگذار باشند و در جوامعی که کودکان و خانوادهها به دلیل ترس از دیدگاه افراد دیگر نمیتوانند از فرد خطاکار شکایت کنند، میزان کودکآزاری در آن جامعه بالا میرود بنابراین والدین باید با تربیت جنسی کودک خود، آنها را در مقابل چنین افرادی آگاه کنند و در کنار آن به رشد کودک خود نیز اهمیت دهند.
علل روانی کودکآزاری
وقتی والدین به اختلالات روانی مانند تندخویی، خشونت و بیتوجهی مبتلا باشند، کودکان خود را مورد آزار و اذیت قرار میدهند و برخی از کودکان به علت شرایط روانی خاصی که دارند، بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرند؛ همچنین کودکانی که از نظر جسمی ناتوان بوده و نیاز به مراقبتهای بهداشتی دارند، احتمال این که مورد آزار قرار بگیرند، زیاد است که در این موارد باید مراقبت و حمایت بیشتری از کودک انجام شود. سایر علل کودکآزاری به شرایط کودک مربوط میشود مثل بدخلقی کودک، بی اختیاری ادرار و مدفوع، عادات غذایی نامناسب، ابتلا به بیماریهای مکرر و در بعضی موقع ظاهر بد و بدقیافه بودن کودک.
علل اقتصادی کودکآزاری
رویکرد پیشگیری اولیه از کودکآزاری، بهبود شرایط اقتصادی و فرهنگی خانوادهها است؛ یعنی اول باید شرایط اقتصادی درست شود و بعد به دنبال آن آموزش مهارتهای فرزندپروری برای والدین و مهارت های خود مراقبتی برای کودکان و نوجوانان برگزار شود. در حالت کلی می توانیم بگوییم فقر باعث میشود والدین به علت فشارهای مالی کودکشان را مورد آزار قرار دهند.
کودکآزاری و کودکان کار
یکی از معضلات بزرگ در این زمینه آزار و اذیت کودکان کار است که بسیار معصوم، مرتب و منظم هستند اما در قالب لباسهای کثیف. معضل اجتماعی کودکان کار تنها منحصر به کشور ما نیست بلکه سالها است که جوامع مختلف بشری با این معضل اجتماعی رو به رو هستند. این کودکان در بسیاری از کشورها حاصل روابط نامشروع و یا والدین معتاد هستند و متاسفانه مورد استثمار جنسی قرار میگیرند.آزار جنسی در کودکان کار فقط منحصر به دختران نیست بلکه پسران هم مبتلا هستند و آن ها هم آسیب میبینند و متاسفانه کسی نیست که از آنها در برابر مخاطرات اجتماعی مراقبت کند. برخی از کودکان کار اغلب از ۱۲ یا ۱۳ سالگی مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند و از آن جایی که بچهها به خصوص دختران از قدرت جسمی لازم برخوردار نیستند، مجبور هستند تا تن به خواستههای شیطانی کسانی مثل مراقبان و پرستاران خودشان بدهند.کودکان کار توسط آن کسانی ساماندهی میشوند که از آنها بهره میبرند. اکنون این کودکانی که در کوچه و خیابان میبینیم که فال و … میفروشند، همان کودکان ناز، مرتب و زیبایی هستند که در قالب لباسهای کثیف و در جامعه کثیف در این رابطه زندگی میکنند و اینگونه از آنها بهرهکشی میشود.(1)
از سوی دیگر کودک آزاری، جرمی مقید به نتیجه است و عملیات آزار دهنده، موجب صدمات جسمی یا روانی و اخلاقی گشته و سلامت جسم و روان کودک را به خطر میاندازد. عنصر مادی این جرم، عبارت است از صدمات جسمی، مانند جراحات و صدمات روانی، مانند پریشانی روانی، اضطراب، افسردگی و مانند آن. جالب این که پیش از این در قوانین، صدمات روانی جرم تلقی نمیشده است، لکن این قانون در جهت حمایت کامل از کودک، صدمات روانی را نیز جرم تلقی نموده است. بنابراین، این ماده در بر گیرنده جرایم ناشی از کودک آزاری جسمی ناشی از آزار و نیز کودک آزاری روانی میشود. هر چند ماده ۷ قانون حمایت از کودک مقرر کرده است که «اقدامات تربیتی در چارچوب ماده (۵۹) قانون مجازات اسلامی، مصوب ۷/۹/۱۳۷۰ و ماده (۱۱۷۹) قانون مدنی، مصوب ۱۹/۱/۱۳۱۴ از شمول این قانون مستثنی است، اما از مصادیق کودک آزاری ناشی از آزار جسمی، تنبیه بدنی خارج از حد متعارف توسط والدین یا سرپرست قانونی است، که بخش عظیمی از آمار کودک آزاری را در ایران و جهان دارد.(2)