از کتابخانه دفتر روانشناسی چند کتاب را انتخاب کردم تا در خانه بررسیشان کنم. بین همه کتابها یک کتاب قرمز خودنمایی میکرد. انگار صدایش را میشنیدم که میگفت «...
دبستان پسرانه
دبستان دخترانه
متوسطه اول پسرانه
متوسطه اول دخترانه
پیشگام (نهضت)
جوانکده (مرکز مهارت آموزی)
جابزی (مدرسه سیار)
پرتو صبح رویش(خاوران)
برای زندگی چیزهای دیگری هم باید یاد گرفت
مانند تفکر انتقادی، تفکر خلاق، خودآگاهی، تجزیه و تحلیل و …
ارتباط با خود، خدا، دیگران، طبیعت مانند ارتباط مؤثر، همدلی، ارتباط مثبت اجتماعی و …
مانند حل مسئله، مدیریت فردی و اجتماعی، کنترل خشم، نهگفتن، خودساختگی و …
از کتابخانه دفتر روانشناسی چند کتاب را انتخاب کردم تا در خانه بررسیشان کنم. بین همه کتابها یک کتاب قرمز خودنمایی میکرد. انگار صدایش را میشنیدم که میگفت «...
سر میدان بهمن بود که صدای بوقهای ممتد توجهم را جلب کرد! یک صدای بچهگانه هم، همراه این بوقها، پشت سر هم میگفت «خانم؟ خانم وایستا» ماشینی سعی داشت...
مدام جایشان را عوض میکردند. سنبادهزنی، روغنکاری، روغنکاری، سنبادهزنی و دوباره از اول… . پرسیدم: چرا انقدر جاتون رو تغییر میدین؟ چیزی شده؟! جواب داد: چون دوست داریم به...
راز دخترک ترسو راز دخترک ترسو: یکی از جلسات غربال گری دندان بچهها بود. خسته بودم و بچهها هم بسیار شیطان و بازیگوش. کلافه رو به سوی مربی کلاس...
<دخترای خوب زنگ خورده، بفرمایین سرکلاس> کنار پله ایستاده بودم تا مطمئن شوم همه به سر کلاس رفته اند. شیرین از کنارم رد شد گفت سلام خانم و رفت....
زنگ تفریح داشتم بین بچهها قدم میزدم. چشمم به شیرین افتاد که در صف تاب ایستاده بود. نزدیکش که رسیدم فوری خودش را در آغوشم انداخت و گفت سلام...
+ دوباره باهام تکرار کن… آ اول، آغیر اول ـ آ اول، آ دوم + نه آ غیر اول یا همون الف ـ خب سخته نمیتونم بگم اون رو.....
سخت مشغول عکاسی از جشن بچهها بودم، جمعیت زیاد بود و بعضی از خانوادهها هم اومده بودند. چشمم رو از ویزور دوربین عقب کشیدم که ناگهان چشم هایم سیاه...