برای آموزش رفتار صحیح با کودکان‌کار ویدئوهای زیر رو مشاهده کنین و همچنین لینک این صفحه رو برای دوستانتون بفرستین!

کودکان در چه موقعیت‌هایی کار می‌کنند و هر موقعیت، چه آسیب‌هایی دارد؟!
آسیب کودکِ زباله‌گرد و کودکِ چرخ‌کش، زیاد، اما با هم متفاوت است.‌
سرکارگران، مدیران کارگاه‌ها، گروه‌های زباله‌گردی و… قدرت زیادی روی بچه‌های کار دارند. اما یک گروه هستند که از رفتار مردم، اثر مستقیم می‌گیرد. ما درحال حاضر به آن گروه از بچه‌های کار می‌پردازیم؛ کودکِ دست‌فروش و متکدی.

 

ما در مواجهه با کودکان‌کار چه حالی داریم و چقدر حال خودمان را در نظر می‌گیریم؟
کودکانی که در سطح شهر کار می‌کنند، چه آگاهی‌ای نسبت به حساسیت‌های ما دارند؟
کودکان «بازی با قلب ما» را از کجا می‌آموزند؟
به آن‌ها چه گذشته که این‌طور رفتار می‌کنند؟

تعداد کودکان‌کار در سطح شهر، روزبه‌روز درحال افزایش است.
هر روز شاهد تنوع رفتارهای ناسالم تکدی‌گری در کودکان‌کار هستیم.
بحران یعنی نیاز به «مداخله در بحران» وجود دارد. یکی از راه‌های مداخله در بحران، قانون‌گذاری است؛ ما از بایدها و نباید‌هایی حرف می‌زنیم که لازمهٔ عبور از این شرایط بحرانی‌ است.

با استفاده از اهرم‌های عرضه و تقاضای بازار، می‌توانیم با تغییر تقاضایمان، عرضه بچه‌های کار را هم تغییر دهیم.
بالا رفتن تقاضای «داستان‌بدبختی»، عرضه آن‌ را افزایش می‌دهد.
آیا می‌شود فقط با رفتارمان، به بچه‌ها بگوییم که به جای فروش روایت‌های غمگین از زندگی‌شان، کالا یا خدماتشان را بفروشند؟

مواجهه ما با کودکان‌کار در شرایط دست‌فروشی و تکدی‌گری، از سه موقعیت‌ خارج نیست:
۱. موقعیت فروش کالا یا ارائه خدمات؛
۲. موقعیت تکدی‌گری؛
۳. موقعیت درخواست خرید کالا یا خوراکی.

در این ویدئو، خلاصه و گام‌به‌گام، باید‌ها و نباید‌های رفتاری این سه موقعیت‌ را با هم مرور می‌کنیم.

در موقعیت فروشندگی یا ارائه خدمات، چه رفتاری انجام دهیم؟
در این ویدئو، تفاوت‌های واضح «فروشنده» و یا «خدمات‌رسان» را با کودکی که ظاهرِ فروشندگی دارد و در باطن، تکدی‌گری می‌کند، می‌بینیم.
در مواجهه با رفتار فروشندگیِ سالم، انتخاب با ماست که…

نه چیزی می‌فروشد و نه خدماتی ارائه می‌دهد، فقط پول می‌خواهد!
با کودکی که چیزی برای ارائه و فروش ندارد و فقط با روایتِ داستانِ بدبختی‌اش از ما طلبِ پول می‌کند، چه رفتاری داشته باشیم؟
مهم‌ترین «نه» رفتار با کودکان‌کار، در موقعیت دست‌فروشی.
«نه گفتن»، همه‌جا نشانهٔ بی‌رحمی است؟

برایم چیزی بخرید!
وقتی این کودکان از ما می‌خواهد که برایشان خوراکی بخریم، چه کار کنیم؟
بستنی یا برنج بخریم؟
چرا نخریم؟
با خریدن خوراکی برای بچه‌ها و برآورده کردن میلِ آن لحظه‌شان، چه چیزهایی را در طولانی‌مدت از آن‌ها می‌گیریم؟

 

کودکان‌ چه احساسی از ما دریافت می‌کنند؟
ترحم یا احترام؟
چطور با یک سوالِ به‌ظاهر معمولی، کودکان را در جایگاه «قربانی»، تثبیت می‌کنیم؟
«اصل قدم» چیست؟

مافیای کودکان‌کار کجاست؟ درآمد این کودکان، هزینهٔ نیاز‌های اساسی خودشان می‌شود یا به جیب سودجویان می‌رود؟
در این ویدئو، درباره باندهای اقتصادی خانوادگی که از کودکان‌کار در سطح شهر محافظت می‌کنند، صحبت می‌کنیم.

درآمد کودکان‌کار چه‌قدر است؟
چه عواملی بر درآمد کودکان تاثیر دارد؟
کودکان خود را تصمیم‌گیرندهٔ میزانِ درآمدِ خود می‌دانند؟!

در مواجهه با کودک آسیب‌دیدهٔ سطح‌شهر، می‌توانم برای بدبختی و بچگی‌اش دل بسوزانم و یک «ترحم‌کننده» و «صدقه‌دهنده» باشم؛ یا او و رفتارش را «عزتمندانه» ببینم و به‌عنوان «خریدار»، اگر خواستم، برای کالا یا خدماتش به او پول بپردازم.
در کدام جایگاه واقعا به کودکانی که کار می‌کنند، کمک کرده‌ام؟!

در این ویدئو از تفاوت جایگاه «فروشنده» یا «تکدی‌گر» و «خریدار» یا «صدقه‌دهنده» می‌شنویم.

ما نگفتیم «صرفا با اصلاح رفتار جامعه، معضل کودک‌کار، به‌کل حل خواهد شد!»
ما نگفتیم «بهترین جایگاه برای کودکان‌کار، فروشندگی است!»
ما نگفتیم «کلا خرید نکنید!»