+آقا سایز کاپشنت چنده؟ -سلام عرفان, صبحت به خیر… چی شده اول صبح؟ +آقا…آقا… جون من بگو دیگه… کاپشن چی میپوشی؟ -پسرم سایز لباس من رو واسه چی میخوای...
1086 vulnerable children (VC) attend Sobh-e Rouyesh Schools
Secondary school
Pishgam (Education Center for adults)
Jobzi (Mobile School)
Partow-e Sobh-e Rouyesh
Javan-kadeh Youth Club (Vocational Training Center)
Partow-e Sobh-e Rouyesh in Khavaran St.
In association with a prominent group of experts and consultants
Such as: Critical Thinking, Creative Thinking, Self-awareness, and Analysis
Communicating with oneself, God, others, and nature using skills such as: effective communication, empathy, and positive social interaction
Such as: Problem-Solving, Self-Management, Anger-Management, The Power of Saying “No”,
and Self-Reliance.
Beginner courses for 100 real world jobs such as: electrician, pastry chef, accountant, cameraman, plumber, tailor.
+آقا سایز کاپشنت چنده؟ -سلام عرفان, صبحت به خیر… چی شده اول صبح؟ +آقا…آقا… جون من بگو دیگه… کاپشن چی میپوشی؟ -پسرم سایز لباس من رو واسه چی میخوای...
یه روز وسط زنگ تفریح دستم رو گرفت و کشون کشون برد توی دهکده. گفت خانم, این گل زرده هم گرمشه هم تشنشه, میخوام بهش آب بدم ولی نمیخوره....
خاله كلاس چندمى؟ سوالى بود كه با شنيدنش شوكه شدم، سعى كردم لبخند بزنم و گفتم عزيزم من خيلى وقته مدرسهام تموم شده و الان خودم معلمم. پسرک گفت...
خانم بیا آلو بخر! توی دهکده با دوستاش دورهم نشسته بودن. همزمان در گوش هم پچ پچ میکردن و ریز ریز میخندیدن. فاطمه سرش رو بالا آورد و رو...
تازه معلم صبحرویش شده بودم و هنوز چهره بچهها برام ناآشنا بود. هرکدوم برام یک رنگی داشتن. یکی مثل رنگ قرمز، پرجنبوجوش و بشّاش. یکی مثل صورتی؛ ناز و...
همون صدای همیشگی…”خاله فال میخری؟” گفتم نه عزیزم ممنون. یه فروشنده خانم پشت سرش بود و رو به پسرک فال فروش گفت خب داشتی میگفتی..کلاس چندم بودی؟ پسرک گفت...
یک روز دوشنبه خوشحال و پرانرژی راه افتادم سمت مدرسه.در کل مسیر به طرحدرسی که آماده کرده بودم، فکر میکردم. به واکنش بچهها. چهره تکتکشون را تصور میکردم. به...
نوید میخواد بره فضا! ماجرا از اونجا شروع شد که چند روز پیش کاربرگی به بچهها دادیم که باید در مورد علایقشون مینوشتند. نوید موقع نوشتن چنان غرق در...