کودکانکار و یادگیری مهارتهای زندگی
کودکان کار، به دلیل مشکلات عدیده نمیتوانند مهارتهای مطلوب زندگی را به مانند دیگر کودکان حاضر در اجتماع فراگیرند. این عدم فراگیریِ مهارتهای مورد نیاز، ضربات متعددی را بر زندگی حال و آینده کودکانکار وارد خواهد کرد. بنابراین، کودکانکار در راستای جذب در اجتماع و ممانعت از طرد آنها از فرآیند غالب اجتماع، بایستی مهارتهای زندگی را به نحو مطلوب کسب کنند.
از این رو، مهارتهای زندگی، مهارتهایی اند که توانایی اجتماعی و روانی کودک (فرد) را افزایش داده و موجب میشوند تا فرد به شکلی مؤثر با مشکلات و چالشهای زندگی مواجه شود. به هر اندازه که مهارتهای زندگی کسب شده از جانب کودک کار مؤثرتر باشد، او بهتر میتواند سلامتروان و رفتار خود را حفظ کند و به روشی منطقی و مؤثر، معضلات پیش روی خود را برطرف کند.
مهارتهای زندگی، قدرت تطابق و سازگاری اجتماعی کودک (وبه خصوص کودککار) را بالا برده، به نحوی که شخص میتواند مسئولیتهای اجتماعی و فردی خود را بهتر پذیرفته و توانمندیهایش را کارآمدتر بروز دهد. به همین دلیل، کودککار، با یادگیری مهارتهای زندگی میتواند از آسیبهای ناشی از ناتوانی در حل مشکلات زندگی در امان بماند.
بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، مهارتهای زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیمگیریهای صحیح، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه میزنند. به عبارت دیگر، مهارتهای زندگی را می توان توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت گونه شخص دانست، به گونه ای که با فراگیری آن بتواند با چالشهای و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید.
برمبنای موضوع کودکانکار و لزوم یادگیری مهارتهای زندگی از جانب ایشان، و در یک دسته بندی کلی، اهم مهارت های زندگی را می توان شامل موارد زیر دانست:
- مهارت خودآگاهی
خودآگاهی، پایه و زیربنای یادگیری تمام مهارتها است کودک با شناخت صحیح از خود، در بسیاری از موقعیتهای بحرانی میتواند هیجانات منفی خود را کنترل کرده و در نتیجه تصمیمگیریهای صحیح و منطقیای را اتخاذ کند؛ مهارتی که بسیاری از کودکانکار، فاقد آن بوده و در مواقع بحرانی، نمیتوانند هیجانات منفی خود را کنترل کنند.
- مهارت همدلی
در مباحث جامعهشناسی توسعه، همدلی مهارتی است که شخص به واسطه آن میتواند خود را جای دیگری بگذارد و از دریچه و جهانبینی او به حیات بنگرد. به عبارت دیگر، همدلی یعنی این که کودک بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک میکند تا بتواند افراد دیگر (حتی وقتی با آنها متفاوت است) را بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود میبخشد. کودککار، با یادگیری مهارت همدلی، به راحتی میتواند با دیگر افراد اجتماع ارتباط برقرار کرده و از این رهگذر خود را بخشی از اجتماع تلقی کند.
- مهارت روابط بینفردی
کودکانکار با توجه شرایط محیطی و وضعیت سکونتی که دارند، نیازمندی آنها به این مهارت بیش از پیش خودنمایی خواهد کرد. چرا که مهارت بینفردی موجب میشود که ضمن تقویت روحیه مشارکت ، اعتماد و همکاری با دیگران، کودک بتواند مرزهای روابط بین خود و کسانی که دوستش دارد را تشخیص داده و در جهت ایجاد روابط صمیمانه قدم بردارد و هر چه زودتر به دوستیهای نامتعارف و بعضاً آسیبزای خود خاتمه دهد.
- مهارت ارتباط مؤثر
با کسب این مهارت، کودک میآموزد تا برای درک موقعیت دیگران، چگونه به سخنان آنان گوش داده و به چه نحوی دیگران را از احساسات و نیازهای خود آگاه کند؛ تا ضمن دستیابی به خواستههای خود، طرف مقابل نیز احساس رضایت کند. از این رو، کودککار با کسب این مهارت، قطعاً بهتر میتواند با دیگر افراد جامعه ارتباط برقرار کند. این مهارت در مواقع متعددی میتواند مانع انزوای اجتماعی کودک (حال و آینده) گردد.
- مهارت مقابله با استرس
بایستی به کودک کار آموخت که شناخت استرسهای مختلف زندگی و نحوه اثرگذاری آن بر کودک، از جمله مهارتهای مهم زندگی به حساب میآید. شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر کودک، او را قادر میسازد تا با عملکرد و واکنشهای خود، فشار و استرس را کاهش دهد.
- مهارت مدیریت هیجان
این مهارت، کودککار را قادر میسازد تا انواع هیجانها را در خود تشخیص داده و واکنش مناسبی به هیجانهای مختلف نشان دهد. اگر با حالات هیجانی مانند غم، خشم، اضطراب و … به درستی برخورد نشود، این هیجانات تأثیرات منفی و ماندگاری بر سلامت جسمی و روانی کودک خواهد گذاشت. در چنین وضعیتی دیگر کودک آسیب نخواهد دید، بلکه جامعه نیز در معرض آسیب قرار گرفته است.
- مهارت حل مسئله
انسان در طول حیات خویش با مسائل متعددی روبهرو است که برخی ساده و برخی پیچیدهاند. مهارت حل مسئله به کودککار این توانایی را میدهد که با توجه به تجارب عملی و توانمندیهای ذهنی خود بتواند در جهت حل مشکل خویش قدم برداشته و به نتیجه مطلوب دست یابد.
- مهارت تصمیمگیری
بایستی به کودککار آموخت که برای هر اقدامی در زندگیاش، لزوماً نیاز به تصمیمگیری دارد. بایستی به او القاء کرد که مسیر زندگی او را تصمیمگیریهایش مشخص میکنند. با آموختن مهارت تصمیمگیری، کودک اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حلهای موجود، بهترین را انتخاب خواهد کرد و مسئولیت پیامدهای آن را نیز خواهد پذیرفت.
- مهارت تفکر خلاق
کودک کار با یادگیری مهارت تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی میتواند احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل کند. هنگامی که کودک تفکر خلاق را فرا میگیرد، دیگر مشکلات زندگی برای او مانعی به حساب نخواهند آمد، بلکه هرکدام فرصتی است تا راه حل های جدید را یافته و مشکلات را به گونهای حل کند که کسی تاکنون این گونه عمل نکرده است.
- مهارت تفکر نقادانه
این مهارت نیز از جمله مهارتهای مهمی است که کودک کار نیازمند فرا گرفتن آن است. این مهارت موجب میگردد تا کودک هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکند و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهد و پس از آن، در مورد، رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کند. کودک با فراگرفتن این مهارت، به سادگی فریب دیگران را نمیخورد و به عاقبت کارهای خویش فکر کرده و بهترین تصمیم را خواهد گرفت.