مقوله کار کودک مهمترین عامل ایجاد آسیبهای ناشی از کار است. تخمین زده می شود که سالانه ۶ میلیون آسیب ناشی از کار در میان کودکان رخ می دهد که منجر به بیش از ۲.۵ میلیون معلولیت و ۳۲۰۰۰ مرگ در سال میشود. در کشورهای در حال توسعه، کودکان اغلب تحت شرایط خطرناکی در بخشهای صنعتی و کشاورزی کار میکنند. برای این کودکان، اتفاقات ناگوار بسیاری رخ میدهد: قطع عضو، شکستگی و …که این موارد ۱۰ درصد از کل آسیبهای ناشی از کار را شامل می شود. کودکان کار نه تنها در معرض خطر آسیب فیزیکی هستند، بلکه در معرض قرارگیری مواد شیمایی محل کار و خطرات شیمیایی نیز آسیب پذیر هستند. این نوع خطرات خاص بستگی به نوع صنعت متفاوت است. اگر کارگران کودک در صنعت ظروف برنجی و شیشه ای کار کنند، ممکن است در معرض دمای بالا و خطر بالای حوادث ناشی از بریدگی و سوختگی قرار بگیرند. کودکانی که در مغازههای کبریت و جعبههای آتش کار میکنند ممکن است در معرض خطرات شیمیایی و خطر آتش سوزی و انفجار باشند. کودکانی که در صنعت فرش کار می کنند در معرض فرسایش بدن، خطرات شیمیایی، استنشاق گرد و غبار پشم، آلوده به عوامل بیولوژیکی شده و در وضعیت نامناسبی برای کار قرار میگیرند. کودکانی که در صنعت کفش کار می کنند، اغلب در معرض آسیبهای ناشی از بخارات و تاثیرات چسب و مواد شیمیایی قرار می گیرند. با استفاده از دادههای به دست آمده از مطالعه جهانی بیماریها، تخمین نرخ مرگ و میر شغلی کودکان بر اساس منطقه با نرخ مرگ و میر بزرگسالان رقم قابل توجهی است. تحقیقات نشان میدهد که شرایطی که کودکان در آن کار میکنند خطرناکتر از شرایطی هست که بزرگسالان در آن کار میکنند.(۱)
کار کودک نه تنها بر سلامت کودک تأثیر منفی میگذارد، بلکه بر توانایی او برای تحصیل در مدرسه و عملکرد تحصیلی تأثیر منفی میگذارد. وقتی فرزندان توسط خانواده وادار به کار میشوند، دیگر زمانی برای حضور در مدرسه ندارند. اگرچه تعداد قابل توجهی از کودکانی هستند که به مدرسه میروند و کار میکنند، اما ممکن است کارکردنشان بر تحصیل آنها تأثیر منفی بگذارد. دادههای ۱۲ کشور آمریکای لاتین نشان میدهد که دانشآموزان کلاس سوم و چهارم که به مدرسه میروند و هرگز کارهای بازاری یا خانگی انجام نمیدهند، ۲۸ درصد در آزمونهای ریاضی و ۱۹ درصد در آزمونهای زبان بهتر از کودکانی که هم به مدرسه میروند و هم در محل کار، عملکرد بهتری دارند. مطالعهای که در مصر انجام شد نشان داد که بسیاری از مردان سرپرست خانواده به دلایل عمده ای از جمله شرایط نامطلوب، ازکارافتادگی ناگهانی، عدم امنیت شغلی و … به ناگهان شغل خودرا از دست میدهند و خانه نشین میشوند. به عنوان مثال، مردی از کودکی در کارخانههای سفال کار میکرد و در اثر گرمای کوره پخت سفال به تدریج دچار کم بینی و در نهایت نابینا شد. درنتیجه یکی از پسران او در سن ۸سالگی مجبور شد تا مخارج خانواده را تامین کند و به کار تمام وقت بپردازد. درآمد کم، فقر عمومی و وجود موسسات آموزشی ضعیف، عوامل ترویج و تقویت کار کودکان در سراسر جهان هستند. بنابراین، بسیاری از خانوادهها، بهویژه آنهایی که در کشورهای در حال توسعه هستند، برای ادامه حیات به درآمد اضافی نیاز دارند یا توانایی مالی برای فرستادن فرزندان خود به مدرسه را ندارند، بنابراین فرزندانشان را وادار به کار میکنند. نرخهای رشد تاریخی نشان میدهد که کاهش کار کودکان از طریق افزایش کیفیت سطح رفاه و امکانات بسیار زمانبر است. در نتیجه سازمانها و نهادهای مربوطه میکوشند تا با افزایش دسترسی آموزش همگانی، تا حدی از رشد کودکانکار، جلوگیری کنند.
کار کردن همچنین میتواند بر رشد اجتماعی کودک تأثیر بگذارد، زیرا آنها نمی توانند وقت خود را با دیگران هم سن و سال خود یا حتی زمان کافی را با اعضای خانواده بگذرانند. همچنین نمیتوانند در فعالیتهای اجتماعی مشارکت داشته باشد و همهی وقت خود را صرف انجام کار میکند. حتی نوجوانانی که کار می کنند نیز تحت تاثیر منفی قرار می گیرند. نوجوانانی که بیش از 20 ساعت در هفته را صرف کار می کنند، در معرض خطر بیشتری برای ایجاد رفتارهای اجتماعی مشکل ساز مانند سوء مصرف مواد مخدر و پرخاشگری هستند. این خطرات همچنین بر رشد تحصیلی آنها تأثیر می گذارد، زیرا احتمال اینکه آنها در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته باشند یا مدرسه را رها کنند، بیشتر است .کودکان برای رشد و احساس اعتماد به نفس نیاز به ایجاد روابط مثبت با سایر افراد در جامعه دارند. گذراندن ساعات طولانی در محل کار، حتی به صورت پاره وقت، مانع از توسعه مناسب این روابط در کودکان می شود و در آینده آنها را تبدیل به بزرگسالانی با حس ناامنی نسبت به جامعه میکند.
کودکانی که کار میکنند نیز انزوا و افسردگی را تجربه میکنند که اغلب آنها را از ادامه رشد احساسات سالم در حین زندگی باز میدارد و میتواند منجر به اثرات جسمانی زیادی شود. آنها به دلیل خطرات بالای سلامتی هم در شرایط خطرناک کاری و هم به دلیل انجام کارهای فیزیکی، در معرض خطر بیشتر اختلال رشد هستند.(۲)