وقتی بچهها در کنار نجار ماهیگیر، نمونههای خلاقانهای میساختند، هنردوستان نیکوکار با دیدن آن محصولات خلاق، دوست داشتند، محصولی چوبی را بخرند که دستپرورده بچهها باشد، اما صبحرویش آن محصولاتی را که دستسازه نوجوانان بود به کسی نمیفروخت. حالا هم نمیفروشد. فروش کار بچهها، با سیاستهای صبحرویش که مدرسه کودکان کار است، سازگار نیست.
صبحرویش به این فکر میکرد که اگر به هر دلیلی کمکهای مالی مردم قطع شود یا اوضاع اقتصادی پیشبینیناپذیر شود، بتواند روی پای خودش بایستد و ناچار نشود به کودکانش بگوید خداحافظ. وقتی خیریهای تولیدکننده است، ارزشافزوده دارد، آدمها هم به چنین سازمانی ببیشتر اعتماد میکنند؛ از این نظر که آن خیریه مدام قرار نیست از مردم پول بستاند، بلکه محصولی ارائه میکند و در ازایش مردم از آن دستگاه حمایت میکنند.
مدرسه برای تحقق چنین ایدهای، به نیرو یا نیروهایی نیاز داشت که در فضای خیریه کار کنند، روحیه هنری داشته باشند و مشاغل هنری را بشناسند.
از سال گذشته، فروش رسمی محصولات ماهیگیر شروع شد. پانزدههزار قطعه فروخته شد. سایت و اینستاگرام ماهیگیر به نشانیهای www.mahigirteam.com و @mahigirteam راه افتاد. ماهیگیر از ساختمان جوانکده به به مرکز آموزشی سرزمینرویش صبحرویش منتقل شده است.
ایده شکلگیری واحد ماهیگیر که کارگاه و نمایشگاه محصولات چوبی صبحرویش است، برمیگردد به زمانی که در کارگاه چوب جوانکده، به نونهالان دروازهغار، نجاری یاد میدادیم. یک نیکوکار، اتاقی از جوانکده را با وسایل نجاری تجهیز کرد. آن اتاق حالا برای خودش کارگاه و کسبوکار شده و ماهیگیر دارد به سال پنجم تجربه نفس کشیدن در فضای استارتاپی میرسد.
این روزها، یک نجار در مرکز ماهیگیر و هفده منبع برونسپاری وجود دارند. اضافه شدن هر دستگاه فنی به صبحرویش هزینهبردار است؛ بههمین خاطر صبحرویش به این نتیجه رسیده است که محصول را طراحی کند و بعضی از کارها را به منابعی که مجهز به دستگاههای مختلف نجاریاند، واگذار کند. آنها دستگاههایی دارند که ماهیگیر در حال حاضر قدرت خرید آن را ندارد. ما در آن کارگاهها هم حضور داریم و بعضی از محصولاتمان را در آن تولیدیها، میسازیم. ماهیگیر در قالب کارآفرینی اجتماعی، از مهارت و هنر سیوچند نفر استفاده میکند.
گاهی کارهای سبک و یکنواخت هنری را به زنان سرپرست خانوار میسپاریم. مثلا بافت جاسوئیچی را خودمان هم میتوانیم در ماهیگیر انجام دهیم یا نوعی کیسه پارچهای را بچههای بالای هجده سال در جوانکده یا خانوادههای نیازمند در خانه میدوزند. شاید درآمد این کارها خیلی کوچک به نظر برسد اما آن دستمزد، مثل بسته ارزاق برای آن خانواده کار میکند. شعار ماهیگیر این است که بهجای این که ماهی به دست نوجوانها بدهیم، ماهیگیری را یادشان میدهیم.
محصولی را که بچهها در کلاسهای آموزشی تولید میکنند، نمیتوانیم بفروشیم؛ چون نقض قانون کار است، اما فرآیند کامل بیزینس را که میتوانیم یادشان بدهیم. نوجوانی که میآمد جوانکده تا مکرومهبافی یاد بگیرد، ماهیگیر را دید که چطور از آفریدههای هنریاش عکاسی میکند یا از چه شیوههایی برای دیده شدن زیباییهای محصولش در عکس استفاده میکند، مثلا مقوا زیر جاسوییچی قرار میدهد یا چطور با گوشی همراه، عکسهای هنری میگیرد. او با دیدن همه اینها، به صفحه اینستاگرامش رونق داد و سفارش کار گرفت و از هنر مکرومهبافی به درآمد رسید. بعضی از مهارتجوها، اعتمادبهنفس انجام چنین کارهایی را ندارند؛ چون در خیابان دستفروشی میکردند، گمان میبرند که محصول را در معرض فروش قرار دادن و تبلیغات هنر در فضای برخط، کار شاقی است.
نونهالی که به سن قانونی رسیده و برای ماهیگیر کیسه محیطزیستی میدوزد، به ما پناه آورده است. نمیشود هم پناه کودک باشی و هم کارفرما. اگر در قالب نقش کارفرماییمان فرو برویم و به دوخت مهارتآموختگان جوانکده ایراد وارد کنیم، ممکن است، نوجوان را از صبحرویش و حتی کار کردن گریزان کنیم.
چاره را در این دیدیم که مرکز رشد صبحرویش را که فرصتهای کاری به نوجوانان پیشنهاد میدهد، واسطه کنیم تا با افرادی مذاکره کند؛ به این ترتیب، نوجوانهای هنرمند با آن افراد که با خود ردی از صبحرویش ندارند، قرارداد میبندند و عزت بیشتری را احساس میکنند. پرداخت مبلغ و تحویل و دریافت کیسههای پارچهای را واسطه انجام میدهد.
چهارشنبهها، روزی است که کارکنان صبحرویش از ماهیگیر خرید میکنند، اما درِ ماهیگیر همهروزه از ساعت نه صبح تا شانزده عصر، به روی کسانی که بخواهند آن را ببینند و محصول تهیه کنند، باز است.
همین چند وقت پیش، سازمانی، غرفهای را برای فروش محصولات ماهیگیر دراختیارمان گذاشت. مدیریت منابع انسانی آن شرکت، بیست درصد از هزینه خرید کارکنانش را از محصول ماهیگیر برعهده گرفت.
باورپذیر کردن این واقعیت که در سازمان مردمنهادی، تولیدی وجود دارد و ماهیگیر در بیرون از چارت سازمانی یک کسبوکار است و نه خیریه، کار دشواری است. با این حال در هر خرید از ماهیگیر ارزشافزوده خوبی، چون به کمک به کسبوکارهای زنان مستقل و نوجوانهاست.
ماهیگیر سعی میکند که روی محصولاتش، منصفانه قیمتگذاری کند، اما به اندازه یک کسبوکار باید از او انتظار داشت. تمام درآمد ماهیگیر مستقیما صرف صبحرویش میشود. خبر خوب این که بالاخره، سال گذشته تمام درآمد اعضای ماهیگیر از محل فروش تولیدات ماهیگیر فراهم شد.