کودکان کار ، تأثیر شیوع ویروس کرونا بر سلامت جسمی و معیشت :
بر مبنای مباحث ارایه شده در دنیای مدرن و قوانین منبعث از آراء اندیشمندان علوم جدید، کودکان نسبت به بزرگسالان در مواجهه با مشکلات و معضلات پیشِ رو ناتوانتر و در معرض خطر بیشتری قرار دارند. به همین دلیل، بسیاری از اندیشمندان حوزه علوم انسانی در طی سالیان متمادی از انقلاب صنعتی تاکنون، تلاشهای نظری در جهت ارایه راهکارهای عملی داشتهاند، تا شاید از مواردی که موجب در خطر قرار گرفتن کودکان میگردد، جلوگیری کنند. یکی از مواردی که از آن دوران تاکنون درباب آن نظریههای متعددی ارایه گردیده است، مباحث مربوط به کار کودکان بوده است. از مهمترین این اندیشمندان، میتوان به «کارل مارکس» اشاره کرد. زمانی که مارکس در سال 1848 م. در مطالعات خویش بر روی کار کودکان متمرکز شده بود، کار کودک، امری عادی به شمار میآمد و به مثابه آسیب اجتماعی تلقی نمیگردید.
برای مطالعه معضل کودکان کار اینجا را کلیک کنید.
یکی از نکات اصلی که مارکس در کتاب در دستِ نگارش خویش به آن تأکید داشت، فراهم کردن شرایط تحصیل رایگان برای کودکان در سن تحصیل در مدارس دولتی و ملغی شدن اشتغالشان در کارخانهها بود. از اینرو است که به عقیده بسیاری از اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی، مارکس میخواست که کودکان به مدرسه بروند، نه آنکه در پی اشتغال باشند (مارکس و انگلس، 1396). با این وجود، با تمام تلاشهای بیشماری که از دوران انقلاب صنعتی تا عصر کنونی، در جهت عدم اشتغال کودکان به کار صورت گرفته،
این آمار خود گویای این امر بوده که کار کودک، در قرن 21 نیز، به مانند قرون گذشته وجود داشته و همچنان، این کودکانِ در معرض آسیب، نیازمند حمایت میباشند.
کودکان کار در برابر مسایل و مشکلات اجتماعی، نسبت به سایر کودکان و حتی سایر افراد اجتماع، وضعیت شکنندهتری داشته و چنین وضعیت حادی، خود نشان دهنده این موضوع است که در کوران حوادث اجتماعی، کودکان کار، بیش از هر قشر دیگری، در معرض آسیب قرار خواهند گرفت. براساس دادههای مرکز مطالعات راهبردی وزارت کار، از حدود 9 میلیون کودک 10 تا 17 سال، 409 هزار کودک فعال در عرصه کار یا در جست و جوی کار شناسایی شدهاند که ارتباط مستقیمی با فقر در خانواده قرار دارد و کار عمدهشان در ایران دستفروشی، گلفروشی، فالگیری و زبالهگردی است (موسوی، 1398).
جدیدترین معضلی که کودکان کار، به مانند سایر مردم جامعه با آن مواجه گردیدهاند، شیوع ویروس کرونا است. ویروس کرونا از شهر ووهان چین شیوع پیدا کرد و به سرعت تمامی ملل جهان را پشت سر گذاشت. بسیاری از کسب و کارها را تحتتأثیر قرار داد و از این رهگذر، دولتهای متعددی را به ورطه تعطیلی کشاند. اما شاید آن چه که در این روزهای سخت کرونایی ممکن است مورد غفلت قرار گرفته باشد، تأثیر این ویروس بر معیشت کودکان کار و چگونگی مواجهه با این ویروس توسط این کودکان و خانوادههایشان باشد.
به راستی ویروس کرونا چه تأثیری بر معیشت کودکان کار داشته است؟. بهداشت جسمی کودک کار، در مواجهه با این بیماری چگونه خواهد بود؟.آیا در حال حاضر میتوان پاسخ روشنی به این موضوع داد؟. آیا قادر خواهیم بود که موانع و مشکلات پیش روی کودکان را مورد بررسی و کندوکاو قرار دهیم؟.
برای پاسخ دادن به چنین موضوعی، بایستی سعی کرد که تمامی ابعاد تحلیل چنین پدیدهای را مورد توجه قرار داد. شیوع ویروس کرونا در کشور، تمامی شئون زندگی مردم را در بر گرفته است. این ویروس در همه جا خود را به رخ کشیده است. از مدارس تا دانشگاهها، از مجلس شورای اسلامی تا بسیاری از کسب و کارهای دیگر را به تعطیلی کشانید. اما گویا آن چه که تغییری در آن رخ نداد، کار کودکان در قالب کار در کورههای آجرپزی، فالفروشی، گلفروشی، پاک کردن شیشه ماشینها بر سر چهارراهها و زبالهگردیشان در درون سطلهای زباله است. مشاهدات نشان میداد که در روزهای منتهی به پایان سال 98 که خیابانها خلوت شده بودند و بازارها و مراکز خرید تقریباً تعطیل شده بودند، کودکان کار همچنان بر سر چهارراهها و در پشت چراغهای قرمز، در حال تمبک زدن، فروش گل، آدامس، دستمال، و اسپند به دست در حال رفت و آمد بودند. مشاهدات صورت گرفته نیز پس از پایان یافتن تعطیلات نوروزی، نشان داد که این کودکان همچنان برای امرار معاش خانوادهشان در خیابانها مشغول به کار هستند.
از اینرو، میتوان گفت که در شرایط کنونی، کودکان کار با دو سناریوی کلی مواجهاند. البته هر کدام از این سناریوها، موجب میگردد که کودکان کار با آسیبهای مختص به هرکدام از این سناریوها مواجه گردند.
سناریوی اول: به علت گسترش شیوع کرونا و توصیه به ماندن در خانه، به دلیل قدرت بالای این بیماری در سرایت از انسان به انسان، جلوی کار کردن کودکان گرفته شود.
سناریوی دوم: از آنجا که این کودکان، نانآور خانه میباشند (در شرایط کنونی با وجود احتمال ابتلای این کودکان به بیماری کرونا) جلوگیری از کار کردن آنان، ضربه سنگینی به معیشت خانوارشان وارد خواهد آورد. سناریوی دوم، وجود مافیای کودکان کار را رد میکند یا حداقل، ضریب آن را بیتأثیر میداند.
در ادامه مقاله، هرکدام از این سناریوها و پیامدهای تأثیرگذار آن بر کودکان کار مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد. در سناریوی اول گفته شد که، به علت گسترش شیوع کرونا و احتمال ابتلای این کودکان به بیماری، جلوی کار کردن آنان گرفته شود.
این سناریو از ابتدا در قالب طرح قرنطینه کردن کودکان کار مطرح گردید. به صورتی که کودکان مشکوک به ویروس کرونای جدید توسط سازمانهای مربوطه جمعآوری میشوند و پس از آن در قرنطینه نگه داشته شده و در صورت عدم ابتلا به بیماری، از قرنطیه خارج میشوند. در همین راستا امین شاهرخی مدیرکل بهزیستی استان تهران از احتمال طرح جمع آوری کودکان کار خبر داد و گفت: چنانچه مأموران اورژانس اجتماعی، کودکی را در خیابان شناسایی کنند، حتماً اقدام کرده و این کودک را به یکی از سه مرکز نگهداری کودکان کار منتقل میکند. این کودکان نیز در ابتدا قرنطینه میشوند و چنانچه مشکلی نداشته باشند، وارد مرکز میشوند و دیگر اقدامات حمایتی از این کودکان انجام خواهد شد (شفقنا، 1398؛ به نقل از ایلنا).
سناریوی اول، هرچند که در نگاه اول قابل ستودن و عملکردی مثبت تلقی میگردد، از این باب که مانعی در ابتلای این کودکان به کووید19 به شمار میآید، اما آیا به راستی بهترین طرح قابل اجرا و عملیاتی است؟. آیا جمعآوری صرف کودکان کار و قرنطینه کردنشان به تنهایی مشکلات این کودکان را رفع خواهد کرد؟. اصولاً در طی این چند سال، جمعآوری مداوم کودکان از سطح خیابان، چه نتیجه مثبتی به همراه داشته است که مسئولین امر، مجدداً در پی اجرایی کردن همان طرحهای ناکارآمد پیشین میباشند؟. در صورت عدم شناخت مشکلات زمینهای کودکان و صرفاً طرح سطحیِ جمعآوری آنان، نمیتواند راهگشای مشکلاتشان باشد. بسیاری از این کودکان، نانآور خانوادههایشان میباشند. کودکانی که خانوادههایشان حتی قدرت تأمین یک وعده غذایی را نداردند. این کودکان، به واسطه جبر اقتصادی خانواده به کار مشغولاند. صرفاً جمعآوری آنان و قرنطینه کردنشان یک بُعد ماجراست. به عبارت دیگر، بایستی به جای جمعآوری کودکان کار، برای حل مشکل، برنامهریزی اصولی گردد. چرا که « شواهد فراوان حاصل از مطالعات موجود در کشور نشان میدهد کار کودکان به ویژه در شهرها نتیجه عواملی است که مهمترین آنها عبارتند از: فقر و نابرابری و شیوع مشکلات اجتماعی در گروههای آسیبپذیر جامعه ایران. علاوهبر این ضعف در برخورداری کودکان از آموزش که خود نتیجه مجموعهای از تبعیضهای مختلف اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و[…] است، به کار کودکان کار دامن زده است. شواهد نشان میدهد آموزش، عامل محافطت کنندهای در برابر کار کودکان است و بالعکس، عدم برخورداری از آموزش در کنار فقر، کودکان را بیش از پیش به سمت کار سوق میدهد. [به عبارت دیگر] به جای جمعآوری کودکان کار و تنبیه خانوادههایی که از سر اجبار و ناآگاهی کودکان خود را به کار میگیرند، منابع مالی کشور و سرمایه انسانی باید با برنامه منسجم کوتاه مدت، میانمدت و درازمدت صرف معیشت، دسترسی به اشتغال و ارتقا شرایط زندگی گروههای در معرض آسیب جامعه و برخورداری کودکان آنها از آموزش و سلامت شود» (ایلنا، 1396). چنین گفتارهایی از گذشته تاکنون، و عدم ایجاد هرگونه تغییری در کاهش و یا بهبود شرایط کودکان کار، نشان از شکست سناریوی اول در برخورد با کودکان کار بوده است. از اینرو، جمعآوری صرف این کودکان از خیابان بدون هیچگونه برنامه مناسبی، نه تنها ضربههای روحی جبرانناپذیری به آنها وارد میکند، بلکه از آنجا که این کودکان نانآوران خانوادههایشان میباشند، سبب ساز اختلال معیشتی در میان این قشر بسیار فقیر میگردد.
در همین راستا و در ارتباط با شرایط کنونی و شیوع ویروس کرونا، بیش از ۷۰۰ نفر از فعالان اجتماعی، خواستار توقف طرح جمعآوری ضربتی کودکان کار و رد مرز کودکان افغانستانی شدند. به عقیده این افراد، در این شرایط کنونی، مجدداً طرحهای شکست خورده قبلی را نباید عملیاتی کرد. درخواست این افراد در وضعیت بحران کرونا، این است که مسئولین ذیربط به جای اقدامات قهری و دستگیری کودکان به بهانه جلوگیری از شیوع بیماری، منافع عالیه کودکان را فارغ از تابعیت در اولویت قرار داده و ترتیبی اتخاذ شود تا از زیرساخت موجود دولتی و عمومی برای دریافت داوطلبانه خدمات پزشکی، بهداشتی و اسکان با کمک نهادهای مدنی متناسب با شرایط کودکان استفاده شود (ایلنا، 1398). از اینرو، مخالفان سناریوی اول معتقدند که، نهادهایی که در پی جمعآوری کودکان کار از سطح خیابانها هستند، اعتقادشان بر این است که کودکان کار چهره شهر را زشت میکنند و تنها هدفشان زیباسازی ظاهری شهر است. بنابراین، ساماندهی کودک کار بدین شکل، نه تنها گرهای از کار نمیگشاید، بلکه بر گرههای بچههای کار میافزاید.
در سناریوی دوم نیز بیان شد، از آنجا که این کودکان، نانآور خانوادهشان میباشند (در شرایط کنونی، با وجود احتمال ابتلای این کودکان به بیماری کرونا) جلوگیری از کار کردن آنان، ضربه سنگینی به معیشت خانوارشان وارد خواهد آورد.
خانوادههای بسیاری از کودکان کار دچار فقر مطلق و فزایندهای هستند، که برای آنان پیشبینی وعده غذایی بعدی، امکانپذیر نیست. بسیاری از این خانوادهها، حتی امکان تهیه ابتداییترین امکانات زیست اولیه خود را ندارند. به نحوی که به طور روزانه نیازمند درآمد کسب شده از جانب کودکانشان میباشند. در موارد متعددی یافت شده است که سرپرست یا اولیاءِ این کودکان، دچار بیماریهای صعبالعلاج بوده، و مادر و پدر به دلایل متعددی قادر به کار نیستند. یا از آنجا که والدینشان دارای تابعیتی غیر از تابعیت ایرانیاند، اجازه اشتغال به کار پیدا نکردهاند. از اینرو، این کودکان معصوم، نانآور خانوادههایی هستند که در رفع نیازهای اولیه زندگی خود ناتوان ماندهاند. البته این سناریو نیز در شرایط کنونی دچار اشکالاتی است. بالطبع کار کودک، در وضعیت همهگیر کرونا و اطلاعات جدید درباب ابتلاء کودکان به این بیماری، امکان درگیری آنان را بالا برده است. از سویی دیگر، این کودکان به دلیل عدم درآمد مناسب و کافی و نبود پوششهای بیمهای، در مواجهه با بیماریها از سایر افراد اجتماع در معرض خطر بیشتری قرار دارند. به همین دلیل، در مواجهه با ویروس کرونا، سطح بالای ارتباطات این کودکان در طول روز، امکان ابتلای این کودکان را بالا خواهد برد.
بنابراین، در شرایط کنونی، در وضعیتی که شاهد تعطیلی بسیاری از کسب و کارها هستیم، و جامعه به سمت رکود اقتصادی به مانند جوامع دیگر دنیا کشانده شده است، جلوگیری از کار این کودکان و جمعآوریشان از سطح خیابان، ضربات متعددی را به پیکره نحیف معیشت خانوارهای آسیبپذیر این کودکان وارد خواهد کرد. از سویی دیگر، و بر مبنای سناریوی دوم، اشتغال این کودکان در شرایط بحرانی کنونی، سلامتشان در معرض آسیب قرار خواهد گرفت. وضعیتی که شرایط شکننده این کودکان نانآور را در صورت ابتلا به ویروس کرونای جدید، به مراتب بدتر خواهد کرد. از اینرو یکی از قشرهای بسیار آسیب پذیر و ناتوان در مقابل کرونا، که علاوه بر در معرض آسیب بودن خودشان با توجه به مسری بودن شدید این بیماری تهدید بزرگی برای جامعه نیز محسوب میشوند، کودکان کار و خیابانی هستند. زهرا شریفی، کارشناس روانشناسی بالینی و فعال حوزه کودکان کار، در گفت و گو با ایسنا، اظهار داشته است که بستر کار این قشر آسیب پذیر، خیابان و محیط اجتماعی است و آنها با افراد مختلفی در طول شبانه روز در تماس هستند. وی با بیان اینکه این کودکان، بنا بر دلایل مختلف اعم از سهلانگاری و جدی نگرفتن این بیماری و یا عدم توان مالی و نداشتن دسترسی به امکانات پزشکی لازم و در نتیجه پیگیری نکردن مراحل لازم برای درمان به راحتی میتوانند این ویروس را در خانواده و جامعه منتشر کنند، ادامه داد: این قربانیان کوچک، در حالی که روز خود را در اماکن عمومی و خیابانها به شب میرسانند، نه تنها ماسک و دستکش در بساطشان نیست، بلکه اگر برای چند دقیقه آنان را خوب تحت نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که حتی از راههای پیشگیری از کرونا اطلاعات درستی ندارند و به راحتی دست در دهان میکنند یا چشمهایشان را میمالند. از اینرو، کودکان کار و خیابان در معرض ابتلا به بیماری قرار دارند و آنها میتوانند به عنوان ناقل، سایر اعضای خانواده را نیز مبتلا کنند و در درجه بعدی، حضور بیمحافظ آنها در جامعه برای دیگر افراد نیز خطر آفرین است (ایسنا، 1399).
بنابراین، در هر دو سناریوی ممکن، این کودکان کار میباشند که وضعیتشان با بحران مواجه خواهد شد. در صورت اجرایی شدن سناریوی اول، و جمعآوری کودکان کار و قرنطینه آنان (که بعضاً همراه با رد مرزشان است)، در این شرایط رکود اقتصادی ناشی از کرونا، معیشت خانوادۀ آسیب پذیر این نان آوران کودک، بیش از پیش ضربه خواهد خورد. چرا که تنها با کار روزانه این کودکان است که نیازهای اولیه شان مانند خوراک در طول روز فراهم خواهد آمد و در صورت نبود اینان، خانوادهشان از اولین نیاز بشری در جهت حیات خویش، یعنی خوراک محروم خواهند شد. در صورت اجرایی شدن سناریوی دوم، یعنی اشتغال به کار این کودکان آسیبپذیر در این دوران کرونایی، سلامت آنان در وهله اول، و در مراحل بعدی، سلامت دیگر اعضای خانواده و سایر کنشگران اجتماعی به خطر خواهد افتاد. پس میتوان گفت که کودکان کار در این شرایط کنونی اجتماع، دچار چرخه خردکنندهای گردیدهاند که تحت هر شرایط، دچار آسیبهای بهداشتی و معیشتی خواهند شد. به عبارت دیگر، کودک کار گرفتار بازی باخت- باخت گردیده است[1].
حال، با این وجود، شرایط کودکان کار و راهکار ارایه شده برای خروج آنان چه میتواند باشد؟.
با توجه به وضعیت کنونی و شیوع بیماری کرونا، راهحل قابل تأمل و مناسب تری از دو سناریوی دیگر توسط مؤسسه صبح رویش ارایه گردیده است. مدرسه کودکان کار صبح رویش، علاوه بر حضور مستمر در محله دروازه غار و محل زیست این کودکان، اقدام به توزیع اقلام بهداشتی و آموزش این کودکان و خانوادههایشان کرده است. از سویی دیگر، دستاندر کاران در مدرسه کودکان صبح رویش، به این موضوع اکتفا نکرده و با استفاده از مینیبوس جابزی در سطوح شهر گشته و بر سر چهارراهها و کورهپزها رفته و اقدام به آموزش کودکان کار و خیابانی سطح شهر کرده و از این رهگذر، بستههای بهداشتی مقابله با ویروس کرونا را در اختیارشان قرار میدهد. در همین راستا، مطابق با گزارش روزنامه همشهری که در تاریخ 19 اسفند 1398 به چاپ رسیده است « طبق آمارها، دهها مرکز کودکان کار در تهران وجود دارد؛ مراکز و نهادهای مختلفی که از کودکان کار حمایت میکنند. ولی واقعیت تلخ این است که این مراکز درصد کمی از کودکان کار را پوشش میدهند. یکی از این مراکز که تعداد 1051نفر کودک کار را تحت پوشش دارد، مدرسه صبح رویش در محله دروازه غار است. این مدرسه با حمایتهای مردمی شکل گرفته و در بخش آموزش سواد و مهارتهای زندگی فعالیت دارد. […] در صبح رویش 55درصد دانشآموزان را دختران و 45درصد را پسران تشکیل میدهند. برای دختران از مقطع اول تا هفتم و پسران از اول تا نهم دروس آموزشی وجود دارد، ولی هدف اصلی به جز آموزش سواد، مهارتآموزی به کودکان کاری است که در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار دارند.
تعداد کودکان کار در سطح شهر بسیار بیشتر از تعداد کودکانی است که در مدرسه صبح رویش حضور دارند. آنها برای تأمین معاش خود و خانوادهشان نمیتوانند به مدرسه بیایند. برای همین اتوبوسی به نام جابزی، جایی برای بازی، طراحی کردیم که یک شخصیت کارتونی است و با متخصصان و کارشناسان در سطح شهر میچرخد و در قالب قصه و بازی، بهصورت سیار مهارتهای زندگی را به این کودکان آموزش میدهد. در روزهای شیوع ویروس کرونا، مدرسه صبح رویش بهصورت نوبتی به کودکان کار و خانوادههایشان درباره مقابله با ویروس کرونا آموزش میدهد. بنابراین، از طریق جابزی میان کودکان کار، بستههای بهداشتی مانند ماسک، مواد ضدعفونی، دستکش، مولتیویتامین،صابون، مواد خوراکی سالم و… برای مقابله با ویروس کرونا توزیع میشود. هماکنون 1200نفر از کودکان کار که تحت پوشش نهادهای حمایتی کودکان کار نیستند، از این امکانات برخوردار شدند. در همین راستا، سرپرست سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفت: «با مشارکت سمنها در مراکز پرخطر ازجمله گودهای زبالهگردی و حتی گودهایی که در بیرون از تهران قرار دارند و کورههای آجرپزی حضور پیدا میکنیم و با کمک پزشکان داوطلب نسبت به غربالگری و معاینه این کودکان اقدام میکنیم. سید مالک حسینی در گفتوگو با همشهری اضافه کرد: همچنین توافقی با تشکلهای غیردولتی داشتیم که در بحث آموزش و توزیع تجهیزات بهداشتی در محلهایی که تشکلهای مردم نهاد امکان حضور دارند با ما همکاری کنند (همشهری، 1398).
از اینرو، سناریوی سوم، کوشیده است تا علاوهبر آنکه سعی نشود با اقدامی نادرست و نسنجیده (مانند سناریوی اول) مشکلی بر مشکلات دیگرِ این نانآوران کوچک اضافه شود، میخواهد با پذیرش این موضوع و برخلاف سناریوی دوم که هیچگونه راهکاری را ارایه نمیدهد (و صرفاً طرح کار کردن کودکان کار را ارایه میدهد)، اقدام به آموزش مستمر کودکان کار در محل زندگی و محل کار آنها (بر سر چهارراهها و کورهپزها و … ) کرده است؛ که از این دریچۀ آموزشِ بهداشت و سلامت آنان است که اقلام بهداشتی مورد نیاز کودک کار و خانوادهاش در اختیار او قرار میگیرد.
منابع
ایسنا (1399)، کرونا و کودکان کار، 5 فروردین، کدخبر: 99010502066
ایلنا (1396)، در نامه بیش از 300 فعال اجتماعی مطرح شد؛ به جای «جمعآوری کودکان کار» برای حل مشکل برنامهریزی کنید، 1 مهرماه، کدخبر:538880
ایلنا (1398)، بیانیه۷۰0 فعال اجتماعی درباره توقف طرح ضربتی جمعآوری کودکان/ به بهانه شرایط اضطراری طرحهای شکستخورده را عملی نکنید، 26 اسفند، کدخبر: 886807
شفقنا (1398)، ایلنا نوشت/ احتمال اجرای طرح شناسایی و قرنطینه کودکان کار از اواسط اسفند، 16 اسفند، کد خبر : 901427
مارکس، کارل و فردریش هگل(1396)، مانیفست کمونیست، ترجمه مسعود صابری، چاپ ششم، تهران: طلایه پرسو
موسوی، زهرهسادات (1398)، رسالت وضعیت کودکان کار را تحلیل میکند: آسیبی با هزار مسئول، روزنامه رسالت، سهشنبه 1 بهمن، شماره 9690
همشهری (1398)، کرونا از بچهها شکست میخورد، 19 اسفند، کد خبر: 423231
International Labour Organization(2017), Global Estimates Of Child Labour; Result And Trends, 2012-2016, Geneva, September.
[1] . در شرایط حاضر، مشاهدات میدانی نشان از کاهش درآمدی این کودکان در طول روز خبر میدهد. تعدادی از این کودکان در کارگاههای تولیدی مشغول به کار بودهاند و با تعطیلی این کارگاهها، دیگر نمیتوانند کمکرسان معیشت خانوارِ آسیبپذیر خود باشند. از سویی دیگر، بسیاری از کودکان کار که بر سر چهارراهها اقدام به فروش فال، گل و … میکنند، به علت ترس مردم از ویروس کرونا، عملاً از این کودکان خرید نکرده و ما شاهد کاهش درآمد این کودکان کار در طول دوران شیوع کرونا بودهایم. با این وجود، حضور این کودکان نیز به طور مستمر در خیابانها احتمال ابتلای آنها به بیماری را افزایش داده است. به همین دلیل، در دوران کرونا، این کودکان علاوهبر آنکه معیشت خود و خانوادهشان در معرض خطر قرار گرفته است، سلامت جمعی آنها نیز در معرض ابتلا به این بیماری کشنده خواهد بود.