امروزه موضوع کودکانکار به یک موضوع فراگیر و جهانی تبدیل شده و کمتر کشوری را میتوان یافت که ادعا کند هیچ کودککاری ندارد. هرجا سخن از کودککار به میان بیاید، قطعا به یاد چالشها و معضلات آن میافتیم. یکی از مهمترین معضلات این کودکان ، موضوع آموزش و تحصیل است.کشور ما به دلیل آنکه اکثر مهاجران آن با ما همزبانند معمولا مشکل خاصی با آموزش مهاجران ندارد اما برخی از کشورهای اروپایی که به مهاجران و فرزندان آنها به عنوان نیروی کار آینده (نه نیروی کار ساده) می نگرند ، آموزش صحیح و حرفه ای یک دغدغه اصلیست.اکثر مهاجران به کشورهای اروپای غربی چه از سایر کشورهای اروپایی و چه از آسیا و آفریقا غیر همزبانند و بسیاری از آنان جنگ زده و دارای مشکلات فراوان روحی و روانی اند .
این مشکلات بر کیفیت یادگیری آنان به نحو چشمگیری اثر می گذارد و باعث ایجاد تبعیض ناخواسته در سیستم آموزش این کشورها می شود اما سیاستها در این کشورها متفاوت است . در این جا سیاستهای چند کشور اروپایی را بررسی کرده ایم البته کشورهای شمال اروپا از این لحاظ بر دیگر کشورهای اروپایی نظیر آلمان ، ایتالیا و فرانسه برتری دارند.
سوئد، تلاش برای بهبود وضعیت کودکان مهاجر
مطابق قوانین اول ژانویه سال۲۰۰۲ ، آن دسته از کودکانی که تحت عنوان پناهنده یا به دلایل مشابه در کشور سوئد اقامت دارند نیز مشمول قوانین آموزش پایه (اجباری)میگردند. مطابق چنین قوانین کودکان مذکور نیز میبایستی از فعالیتهای پیش دبستانی، امکانات مراقبتی کودکان و آموزش در نظام آموزشی عمومی برخوردار گردند. دولت سوئد در نظر دارد که تغییراتی را در سیستم آموزشی کودکان مهاجر در مدارس به وجود آورد. تمدید آموزش اجباری تا ١٨ سالگی و تاکید بر آموزش زبان سوئدی از جمله این تغییرات است. تمدید آموزش اجباری برای کودکانیست که پس از ١٢ سالگی به سوئد مهاجرت کردهاند. در لایحه دولت که برای ابلاغ به مراکز آموزشی به اداره کل مدارس فرستاده شده، سه رفورم اصلی دیده میشود. تمدید مدت تحصیل اجباری تا ١٨ سال، کوتاهتر شدن زمان آمادگی کودکان مهاجر برای ورود به کلاسهای عادی و امکان تغییر در زمان درسهای دیگر برای افزایش زمان درس ادبیات سوئدی، سه بخش عمده این لایحه هستند.دلیل اینکه دولت میخواهد مدت تحصیل اجباری را تا ١٨ سالگی تمدید کند، این است که نتایج و نمرههای درسی کودکان مهاجر ضعیفتر شده است. اریک اولنهاگ وزیر همپیوستگی در حاشیه کنفرانس خبری معرفی این لایحه، گفت که چندین دلیل برای ضعف درسی کودکان مهاجر وجود دارد. اول اینکه سن برخی از این کودکان هنگام ورود به سوئد بالاست، و دوم اینکه بسیاری از آنها از کشورهایی میآیند که که در پی سالهای جنگ، سیستم آموزشی بسیار ناکارمدی داشتهاند.
او اضافه میکند که اگر شما از جنگ و آوارگی به مدرسهای در سوئد بیایید و اصلا مدرسه نرفته باشید، تحصیل در مدرسهی سوئدی بسیار مشکل میشود. این واقعیتیست که بسیاری از کودکانی که از افغانستان و سومالی به سوئد آمدهاند با آن روبرو بودهاند. او در ادامه میگوید که کودکانی که پنج یا شش ساله هستند، خیلی زود به همسن و سالان سوئدی خود میرسند و میتوانند در مدارس عادی تحصیل کنند، اما ١٢ یا ١٣ سالههایی که تازه به سوئد آمدهاند، نیاز به حمایت بیشتر و تغییر مقررات دارند.
مطابق جدیدترین قوانین آموزشی کشور، کلیه کودکان و نوجوانان سوئدی میبایستی به طور یکسان و بدون توجه به جنسیت ،محل سکونت و شرایط اقتصادی و اجتماعی از سیستم آموزشی یکسان برخوردار گردند.
مدارس سامی
سامی ها از اقوام قدیمی شمال اروپا و اسکاندیناوی هستند که از لحاظ نژاد و زبان با اسکاندیناویایی ها متفاوتند این اقوام بومی آزادانه در مرزهای سوئد فنلاند و نروژ رفت و آمد می کنند. از سال 1962، تعداد 6 مدرسه پایه سامی درسطح کشور فعالیت داشته و دولت سوئد نیز هزینه اداره مدارس مذکور اعم از حقوق معلمین، هزینه اقامت شبانه روزی دانشآموزان، هزینه ایاب و ذهاب و سایر امکانات تقبل می کند. آژانس ملی آموزش مسئولیت نظارت بر عملکرد مدارس مذکور را برعهده دارد. برنامههای آموزشی مدارس سامی تا سال ششم با برنامههای آموزشی مدارس آموزش پایه مشترک است، با این تفاوت که در مدارس سامی، دروس زبان سامی و فرهنگ و تاریخ سامی نیز تدریس میشود. آموزش در مدارس سامی به زبان سوئدی و سامی ارائه شده و زبان سامی در تمامی سالهای تحصیل به عنوان رشتهای جداگانه تدریس میشود. دانشآموزان مدارس سامی پس از پایان آموزش 6 ساله در مدارس، به تحصیل (طی سالهای 7 تا 9) در مدارس پایه ادامه میدهند.علاوه بر این، نوع دیگری از آموزش ادغام شده سامی در تعدادی از مدارس پایه شمال سوئد ارائه می شود. آموزش ادغام شده سامی طی 9 سال آموزش پایه به دانشآموزان ارائه میشود.
آموزش زبان مادری
زبان مادری یک ماده درسی در دبستان است. کودکان و نوجوانانی که به زبانی غیر از سوئدی سخن میگویند میتوانند از آموزش زبان مادری برخوردار شوند. این نکته در دوره آمادگی، دبستان، مدرسه ویژه و دبیرستان معتبر است. زبان مادری و فراگیری به هم مربوط هستند. این مهم است که هر کودک یک زبان مادری فرا بگیرد تا بتواند به سادگی رشد کند و سوئدی هم فرا گیرد.
دانمارک، حمایت از مادران
طرح «شبکه ی حامیان» و حمایت از زنان مهاجر در دانمارک اجرایی شده است بر اساس این طرح تنها کودکان مهاجرین نیستند که نیاز به آموزش دارند. مادران آنها نیز برای بهبود وضعیت شغلی و سروسامان گرفتن در کشور جدید نیاز به آموزش دارند. مرکز تنوع و برابری جنسیتی در دانمارک (KVINFO) رهیافتی غیرمتعارف برای ادغام زنان مهاجر در جامعه یافته است.
به گزارش یورو نیوز طرح «شبکه ی حامیان» از سال ۲۰۰۲ در این مرکز، میان بیش ازسه هزار زن پناهنده، مهاجر و فعال در بازار کار کشور ارتباط برقرار کرده است. در حال حاضر حدود ۱۳۰۰ زن مهاجر درسهای زیادی از حامیان دانمارکی خود می آموزند، مسائلی که در مدارس زبان نمی توانند یاد بگیرند.
آلمان،گزینش بهترین ها و تبعیض ناخواسته
بطور کلی هر قدر سن کودک هنگام ورود به شبکه آموزشی در آلمان کمتر باشد امکان هماهنگی و تطابق او بیشتر خواهد بود و بالعکس هر قدر سن کودک بیشتر باشد با توجه به پیچیده تر و سنگین تر بودن مواد درسی هماهنگی و تطابق با سیستم برای وی دشوار می شود.
نوجوانان به ویژه نوجوانان آمریکایی یا انگلیسی که تا کنون زبان دومی نیاموخته اند برای تطابق با زندگی آموزشی و آموختن زبان آلمانی با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. توجه به این نکته لازم است که در برخی مدارس بچه های خارجی که زبان آلمانی را نمی فهمند به فراموشی سپرده می شوند و انتظار عمومی ازآنان فقط این است که خود با این مشکل کنار آیند. در اولین روزهای سکونت شما در آلمان این نکته حائز اهمیت است که به دلیل دقت بر امور تحصیلی فرزندان خود و نحوه پیشرفت آنها ( نه تنها در زمینه آموزش زبان بلکه در سایر دروس ) نظارت کنید. نظام آموزشی در آلمان کاملاً رقابتی و گزینشی است به طوری که دانش آموزان برتر را از دانش آموزان کم استعدادتر از نظر علمی حتی از سن 10 سالگی جدا می کند. آزمونهای رسمی هر ساله از سطح دبستان به بالا انجام می شود و نتایج این آزمونها در تعیین نوع آموزش کودک ( و بنابر این شغل آینده وی ) بسیار حائز اهمیت است.در آلمان بر روی مساله آموزش بسیار تاکید می شود و کمتر کسی بدون گذراندن دوره آموزشی اولیه موفق به یافتن کار می شود. کسانی که در سن 16 سالگی فارغ التحصیل می شوند معمولاً در یک دانشکده فنی به یادگیری ادامه می دهند یا به عنوان کار آموز مشغول به کار می شوند و برای هر کس که سنش از 18 بالاتر باشد شرکت در یک موسسه آموزش شغل(تمام وقت یا نیمه وقت) اجباری است. در بازار بسیار رقابتی اشتغال امروز والدین و دانش آموزان هر دو به خوبی آگاهند که توانایی های علمی و آموزشی در یافتن یک شغل خوب ( یا هر شغلی ) از اهمیت بسیاری برخوردار است.
این مسئله گاه باعث ایجاد تبعیض و شکافهای وحشتناک بین فرزندان مهاجران و آلمانی ها می شود که معمولا بین ترکها و آلمانی ها به عنوان بزرگترین جمعیت مهاجر در آلمان به شدت دیده می شود.
در حالی که آلمان پیشرفته ترین سیستم آموزشی را دارد اما درصد کمی از فرزندان ترک نژاد به موفقیت های علمی می رسند و بیشتر آنان در شغلهای سنتی مثل رستوران داری و سوپر مارکت پیشرفت می کنند.
هلند، آموزش به زبان مادری ممنوع
در هلند گرچه مهاجران در تحصیل همانند کودکان هلندی هستند اما آموزش به زبان مادری ممنوع است در این کشور به آموزش زبان مادری کودکان مهاجر اجازه داده نمی شود. به موجب حکم یک دادگاه، حکومت هلند اجباری در این زمینه ندارد. این موضوع با توجه به سخت بودن زبان هلندی مشکلات بسیاری را برای مهاجران در این کشور فراهم آورده است. به نحوی که به گزارش تلویزیون دولتی ترکیه اتحادیه کارگران ترکیه در هلند اعلام کرد که این دعوی را در یک دادگاه عالی تر مطرح خواهند ساخت.البته وکلا اعلام کردند در حین اقامه این دعوی قرار داد حقوق کودکان ملل متحد و قراردادهای حقوق بشر اتحادیه اروپا را بعنوان اساس قرار خواهند داد.
در مجموع، نوع نگاه و سیاست کشورها نسبت به کودکان مهاجر بسیار متفاوت است. حتی گاهی تفاوت در عمل و گفتار قانونگذاری ها هم دیده میشود.امید است با تلاش و همت همگانی، روزی برسد که آموزش برای همه در دسترس و رایگان باشد و فارغ از اصالت، همه کودکان از نعمت آموزش بهره مند شوند.