اشتراک گذاری

خانه‌ای روشن برای بچه‌ها می‌سازیم

بسیار از ما می‌پرسیدند که آیا پیش آمده کودک‌کار مشتاقی را که  با فال و آدامس آمده صبح‌رویش برای نام‌نویسی، در مدرسه نپذیریم یا خیر. شوربختانه پاسخ این پرسش، مثبت است. هرچند قلب مدارس باغ‌آذری و دروازه‌غار ما برای همه کودکان و به‌ویژه کودکان کار می‌تپد اما آغوشش فقط به روی ۶۰۰ کودک و نوجوان باز است. ما برای بالا بردن گنجایش پذیرش صبح‌رویش، زمین و زمان را به هم دوختیم و از ظرفیت یاران و همیاران مدرسه کمک گرفتیم تا ایده باز بودن مدرسه را در نوبت عصر به کار ببندیم. خبر خوب این که با این چاره‌گری، فرزندان عزیز صبح‌رویش به رقم ۱۲۰۵ تن رسیدند. ما همیشه دل‌نگران بچه‌هاییم. زمانی که مرکز خاوران (یکی از دبستان‌های صبح‌رویش) تعطیل شد، تمهیدات لازم را برای آوردن دانش‌آموزهای آن‌ مرکز، به مدرسه دروازه‌غار فراهم کردیم. آمدوشد بچه‌های محله خاوران با سرویس به دروازه‌غار سخت بود. این جابه‌جایی ناخواسته و اجباری برنامه‌های یاران خاورانی صبح‌رویش را هم به‌ هم زد اما به سلامت و مهر از آن گذشتیم تا به منزل‌های دیگری برسیم. در یک بازه زمانی، چند کانکس و کانتینر فراهم کردیم تا از فضای مدرسه به‌نحو بهتری استفاده کنیم. اگر صبح‌رویشی‌ها را نشناسید، شاید کمی شعاری به‌نظرتان بیاید که حتی به چادر زدن هم فکر کردیم.

با این همه، مشکلات بچه‌های کارگر و درمعرض آسیب فقط این‌ها نیست. عده‌ای از کودکان ما از نداشتن سرپرستی که دست‌کم از سلامت حداقلی روانی برخوردار باشند، رنج می‌برند و مورد آزار شدید جسمانی یا روانی مراقبانشان قرار می‌گیرند؛ کودکانی که سرپرستانشان به‌حکم دادگاه صلاحیت نگهداری از آن‌ها را ندارند. چاره‌‌اندیشی برای بهبود اوضاع این خردسالان به این نقطه انجامید که با رایزنی و تعامل موثر با سازمان بهزیستی موفق به اجاره چند ساختمان بزرگ در زمینی از منطقه بیسیم شدیم که چند دهه پیش از این، زیر نظر بهزیستی به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار اختصاص یافته بود.

حالا صبح‌رویش بزرگتر شده است و دوست دارد به ۵۰۰ دانش‌آموز مرکز خاوران، محله بیسیم _که خود منطقه‌ای قدیمی و بعضاً در معرض آسیب است_ و مناطق دیگر شهر، خدمات خود را ارائه کند. علاوه‌براین‌ها، نومدرسه ما می‌تواند پذیرای شبانه‌روزی چند ده کودک پسر ۷ تا ۱۲ سال باشد.

صبح‌رویش به‌زعم صاحب‌نظران آموزش، مدرسه‌ای است با سابقه درخشان و تا پیش از این، هر از گاهی به ما پیشنهاد می‌شد تا اداره مدرسه‌ای شبانه‌روزی را در دستور کار خود قرار دهیم. ما یک شب تا صبح نخوابیدیم و ماندیم دروازه‌غار تا نقشه راه یک واحد جدیدی را بکشیم که هم مدرسه دارد هم مرکز نگهداری از کودکان. هفت صبح که ذهنمان از بررسی زوایای مختلف یک صبح‌رویش دیگر در محله بیسیم ته‌نشین شده بود، تمام برنامه‌ها و برآوردهایمان را برای ترسیم یک زندگی سالم و پویای کودکانه روی کاغذ آوردیم. خوشبختانه این طرح با امتیاز بالا، گوی سبقت را از دیگر شرکت‌کنندگان ربود و به‌این‌ترتیب، قرارداد اجاره مدرسه جدیدمان را امضا زدیم. کودکان دلبندی که هنوز  پایشان به مرکز نوی ما باز نشده، صاحبان اصلی این خانه بهاری‌اند.

حالا این مرکز نورسیده که هنوز برایش نامی انتخاب نکرده‌ایم و او را با اسم‌هایی چون بیسیم، مرکز ولیعصر، طیب و حتی محل احداث لبخند می‌شناسیم، تبدیل شده است به اولویت نخست ما. این روزها بیشتر در خانه جدیدمان هستیم. در این خانه را به روی مردم و حامیان باز گذاشته‌ایم. گاهی روزهای تعطیل را می‌آییم برای خانه‌تکانی. مثل خانواده‌ای که با تولد یک فرزند همه‌چیزش دستخوش تغییراتی سخت و شیرین می‌شود، داریم تغییرات بزرگی را از سر می‌گذرانیم، به ایده‌هایمان جامه عمل می‌پوشانیم یا به چگونگی تحققش فکر می‌کنیم. آموزش صدها کودک و نونهال و نگهداری شبانه‌روزی از ده‌ها دانش‌آموز زیر ۱۲ سال در مدرسه جدیدمان کار بزرگی است اما با عشق و باور هر چیزی ممکن می‌شود.عشق زمینی، زمان‌مند است. نه ماه طول می‌کشد تا نوزادی به دنیا بیاید، چند ماه یا چند سال زمان می‌برد تا کودکی زبان باز کند، راه برود، استدلال کند و… . ما به زمان‌بندی طبیعت و عشق چشم امید داریم.

تجربه ما در محله‌های دروازه‌غار، باغ آذری و خاوران، نشان داده که با عشق هر معجزه‌ای که فکرش را می‌کنید یا نمی‌کنید، اتفاق می‌افتد. آن ساختمان درندشت قدیمی و بزرگ که همین یکی دو ماه پیش از بهزیستی تحویل گرفتیم، آن مرکزی که هر که می‌دیدش با خودش فکر می‌کرد تا سال‌های سال آباد نمی‌شود، جایی که جان‌پناه مناسبی برای سگ، روباه، سنجاب و … بود، حالا درحال آبادی است و می‌خواهیم مراکزی مثل «خانه دوستی»، «خانه آشنایی»، واحد ورزشی، دانستان و … را در آن برای بچه‌ها کلید بزنیم. ما حتی به این جزئیات فکر کرده‌ایم که وقتی کودکی به مرکز نگهداری وارد می‌شود، نباید یکراست به جمع بچه‌های دیگر (مرکز دوستی) برود؛ به‌این‌ سبب، مرکز آشنایی را در مدرسه بیسیم تعریف کرده‌ایم؛ جایی که کودک را از نظر روانی آماده می‌کنیم برای سکونت در خانه تازه‌اش.  بعد از سال ۹۳ که صبح‌رویش را در دروازه‌غار افتتاح کردیم، امسال بهاری‌ترین سال مدرسه است. دمدمه‌های سال نو، خانه‌تکانی، کوچ‌کشی و همزیستی در مدرسه بزرگتری از مجموعه مدارس بزرگ صبح‌رویش، نوید روزهای دل‌انگیزی را می‌دهد. روزهایی سبز در مدرسه‌ای که معماری زیبایی دارد، مقاوم است و آغوش بزرگی دارد.

امتیاز شما به این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *