سازمان جهانی کار در سال 2005 میلادی از جمعیت 246 میلیون نفری کودکان کار در جهان خبر داد و اعلام کرد از این تعداد، 73 میلیون نفر کمتر از دَه سال داشتند و هر سال حدود 22 هزار کودک دراثر حوادث ناشی از کار اجباری جان خود را ازدست دادند. مهمترین دستاورد تلاشهای جهانی برای حذف کار کودک و قوانین پیشگیری و منع بهکارگیری کودکان در کشورهای مختلف جهان کاهش چشمگیر تعداد کودکان کار در کمتر از پانزده سال بود، بهطوریکه گزارش سال 2018 سازمان جهانی کار نشان داد این رقم به 152 میلیون نفر در جهان کاهش یافته است.
براساس آمار اعلامشده ازسوی این سازمان، هماکنون حدود نیمی از کودکان کار جهان، یعنی 72٫1 میلیون نفر در آفریقا، 62٫1 میلیون نفر در آسیا و اقیانوسیه، ۱۰٫۷ میلیون نفر در قارۀ آمریکا، ۱٫۲ میلیون نفر در کشورهای عربی، و ۵٫۵ میلیون نفر در اروپا و آسیای مرکزی زندگی میکنند.
به عبارت دیگر، 1 نفر از هر 5 کودک آفریقایی کودک کار است، درحالیکه این میزان در کشورهای عربی ۲٫۹ درصد، در اروپا و آسیای میانه ۴٫۱ درصد، در قارۀ آمریکا ۵٫۳ درصد و در آسیا و کشورهای اقیانوسیه ۷٫۴ درصد است. سازمان جهانی کار اعلام کرده است که ازمیان 152 میلیون کودکی که قربانی کار اجباری شدهاند حدود 73 میلیون نفر آنها در یکی از مشاغل خطرناک و زیانآور بهکار گرفته شدهاند.
بیشترین میزان کار پُرخطر، یعنی تقریباً سهچهارم آن، به سنین کودکان پانزده تا هفده ساله تعلق دارد. با این حال، حدود یکچهارم کودکانی که در کارهای پُرخطر به کار مشغولاند، یعنی حدود ۱۹ میلیون آنها، زیر دوازده سال دارند. به عبارت دیگر، 48 درصد از آنها پنج تا یازده سال دارند، 28 درصد دوازده تا چهارده سال، و 24 درصد پانزده تا هفده سال. از این تعداد 70٫9 درصد در بخش کشاورزی، 11٫9 درصد در بخش صنعت و 17٫2 درصد در بخش خدمات کار میکنند.
با استناد به این گزارش، میتوان گفت از هر 10 کودک در دنیا 1 کودکْ قربانیِ کارِ اجباری میشود و چنانکه گفته شد، کشورهای جنوبی صحرای آفریقا بیشترین تعداد کودکان کار را به خود اختصاص دادهاند، بهطوریکه 29 درصد از کودکان پنج تا هفده ساله در این منطقه کار میکنند که بیشتر آنها نیز در کارهای سخت و زیانآور مشغولاند. این وضعیت در خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقا متفاوت است و در این مناطق حدود 5 درصد کودکان بین پنج تا هفده ساله به کارهای خطرناک اشتغال دارند، اما در کشورهای جنوبشرقی آسیا وضعیت کودکان کار نگرانکننده اعلام شده است؛
در کشورهایی مانند هند و پاکستان بیشترِ کودکان در قالب قراردادهای رعیتی بهفروش میرسند یا دزدیده میشوند تا در مزارع و کارخانهها و کارگاهها با شرایط کاری سخت بهکار گرفته شوند. همچنین در خانههای قالیبافی بهرهکشی از نیروی کار کودک، بهدلیل انگشتهای ظریفشان، رواج دارد.
جدل شماره (۱) درصد نسبتهای جنسی، سنی، و شهری و روستایی کودکان فعال درطی سالهای 1375 تا 1390
کار کودکان در بخش کشاورزی و دامداری در ایران نیز شایع بوده است، اما برعکس غرب، در قرن چهاردهم قمری فرایند صنعتی شدن در ایران رخ نداد تا کودکان وارد کارگاههای صنعتی شوند و این فرایند در سدۀ بعد، اتفاق افتاد. از آنجا که اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی ادغام شده و تقسیمکار جدیدی بهوجود آمده بود، متناسب با این تقسیمکار، کودکان در ایران بیشتر در کارهایی مشغول میشدند که نصیب ایران شده بود. یکی از این کارها اشتغال در کارگاههای قالیبافی بهعنوان شکل جدیدی از کار کودکان بود.
کار در این کارگاهها بسیار سخت و دشوار بود و شرایط محیطی کارگاهها بسیار نامناسب بود. برخلاف اینکه صنعت قالیبافی در ایران رونق قابلتوجهی داشت، بافندگان قالی در فقر مطلق بهسر میبردند. دربارۀ شرایط کار کودکان بافنده چنین نقلشده است: «بافندگان فلکزده معمولاً در فضایی بسته و نامساعد کار میکنند. محل کارشان در تابستان بسته است، برای اینکه گرمای زیادی به داخل نیاید. در زمستان هم بسته است که محل کار گرما ازدست ندهد. به همین دلیل است که ظاهر بافندگان بیمارگونه است. البته این ظاهر بیمارگونه دلیل دیگری هم دارد و آن کار کردن برای ساعات طولانی و برای شش روز در هفته است.»
منابع:
انجمن حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، یغمای کودکی (1398).
امینی، یوسف و امینی، محمد. (1390). بررسی تأثیر پدیده طلاق بر سلامت روانی و عزت نفس دانشآموزان پسر مقطع راهنمایی در شهرستان بوکان.
ایمانزاده، علی و علیپور، سریه. (1398). تجربه زیسته کودکان کار شهر تبریز از احساس تنهایی. مطالعات و تحقیقات اجتماعی ایران، 8 (2)،279‑304.
ایمانی، نفیسه؛ نرسیسیانس، ایملیا (1390). مطالعه انسانشناسانه پدیده کودکان کار خیابانی در شهر کرج. مسائل اجتماعی ایران، 3 (1)، 7‑32.
بخشنده، مجتبی و نیکپور قنواتی، لیلا. (1395). سنگ فرش هر خیابان از طلا نیست. تهران: جامعهشناسان.
تن، الکسیس اس. (1388). نظریهها و پژوهشهای ارتباطجمعی (ترجمۀ نعیم بدیعی). تهران: انتشارات همشهری.
تولایی، حسین؛ رفیعی، حسن و بیگلریان، اکبر. (1388). رابطه کار کودک با توسعه انسانی در کشورهای توسعهنیافته و درحالتوسعه، رفاه اجتماعی، 9 (35)، 301‑336.
جیمز، آلیسون؛ جنکس، کریس و پروت، آلن. (1383). جامعهشناسی دوران کودکی (نظریهپردازی درباره دوران کودکی) (ترجمۀ علیرضا کرمانی و علیرضا ابراهیمآبادی). تهران: ثالث.
حسینی، سید حسن. (1383). وضعیت کودکان کار و خیابان در ایران. فصلنامه رفاه اجتماعی، 5 (19)، 155-173.
زنجانی، حبیبالله. (1380). مهاجرت. تهران: سمت.
عربمازایار یزدی، علی. (1398). اقتصاد غیررسمی و نابرابری در ایران در آسیبهای اجتماعی و نابرابری: دومین گزارش وضعیت اجتماعی ایران 1388‑1396. ج 2 (ص 495‑516)، تهران: آگاه.
عیوضی، غلامحسن (1388). سبک زندگی، تلویزیون و مصرف. فصلنامه فرهنگی ـ دفاعی زنان و خانواده. 5 (16)، 143‑167.
کورسارو، ویلیام ای. (1393). جامعهشناسی کودکی (ترجمۀ علیرضا کرمانی و مسعود رجبی اردشیری). تهران: ثالث.
لیتلجان و فاس. (1394). نظریههای ثابت. تهران: نشر وازرت امور خارجه.
نادری، صلاحالدین. (1393). جامعهشناسی مردممدار و آزمون نظریه کاستلز در عرصه کار کودکان (پژوهش عملی مشارکتی با کودکان افغان در مرکز دوستدار کودک مشتاق). گروه جامعهشناسی دانشکده ادبیات و علوم اجتماعی (دانشگاه باهنر کرمان به نقل از انجمن حمایت از حقوق کودکان، 1398، ص 88).
کاستلز، امانوئل (1380). اقتصاد، فرهنگ، عصر ارتباطات، پایان هزاره (ترجمۀ افشین خاکباز و احمد علیقلیان). جلد سوم، تهران: طرح نو.
لاهیری، طاهر. (2002). بررسی اقتصاد ایران. تهران: آریانا قلم.
کلانتری، صمد و کیانی، مژده. (1385). بررسی تطبیقی کار کودکان در کشوهای پیشرفته و جهان رو به توسعه. اطلاعات سیاسی اقتصادی، 231 232 (آذر و دی ماه)، ص 282 295.
منابع لاتین:
ILO. (2017). Global estimates of child labour: Results and trends, 2012-2016. Geneva: International Labour Organization Geneva.
Unicef. (2002). innocenti digest: Child domestic work.
O’Driscoll, D. (2017). Overview of child labour in the artisanal and small-scale mining sector in Asia and Africa. K4D Helpdesk Report. Brighton, UK: Institute of Development Studies
Ventis, L. (1995). The relationship Between religious and mental health. Journal of Social Issues, 15, 33‑44
Cantor, M. (1979). Neighbors and friens: An overlooked resource in the informal support system. Research on agina, 1, 434‑463.
Thoits, P. (1982). Conceptual, methodological and theoretical problems in studying social support as a buffer against life stress. Journal of health and Social Behaviors, 23(2),145‑159
Grooter, Chiritia and Ravi, Kanbur. (1995). Child Labour: Economic Perspective. International Labour Review, 134 (2), 187‑203.
Mendevich, Elias. (1979). Child Labour. International Labour Review, 118 (5).